[-]
جعبه پيام
» <لوک مک گرگور> پت و مت یا جن و جودی؟! https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...9#pid45599
» <شارینگهام> پست بسیار زیبا و سینمایی ورزش 3 در وصف برد پرگل آلمان https://www.varzesh3.com/news/2048718
» <سروان رنو> آقای اسمیت به واشنگتن می رود ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...5#pid45595
» <رابرت> "ناصر"های گوینده-دوبلور در "خاطرات سودا زده من" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...2#pid45592
» <شارینگهام> تقدیم به کنتس عزیز: «نومید مشو ،امید می‌دار ای دل* در غیب عجایب است بسیار، ای دل»
» <کنتس پابرهنه> جناب شارینگهام عزیز مرسی برای این کشفیات... پس من از حالا به خودم وعده ی پنجمین ستاره رو دادم.
» <سروان رنو> بحث تاریخی درباره مهاجران و تیم ملی فوتبال آلمان و فرانسه ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...8#pid45568
» <شارینگهام> سلام و درود ، خوش آمدید
» <master of puppet> سلام به تمامی کاربران کافه کلاسیک
» <Emiliano> «مرتضی اردستانی» عزیز هم رفت. ایشون چهره‌پرداز بودن و گاهی بازی می‌کرد. نقش کوچیکی هم در تله‌تئاتر «برده رقصان» داشتن.
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
دستنوشته ها و دلخوری ها
نویسنده پیام
منصور آفلاین
آخرین تلالو شفق
*

ارسال ها: 501
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۸/۸/۱۷
اعتبار: 77


تشکرها : 395
( 8063 تشکر در 307 ارسال )
شماره ارسال: #47
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها

نکته ای که الان من میخواهم به آن اشاره کنم و در واقع یک پیشنهاد است تا این لحظه از طرف احدی مطرح نشده و بانیانش اگر بفهمند که من چنین پیشنهادی داده ام یقین بدانید خونم از طرف آنها حلال است چون نان آنها را به نوعی آجر میکند.

زمانی در استودیوم های فوتبال ، یک نفر (برای ایجاد هیجان یا به هر دلیل دیگر) یک بلندگو برمیداشت و بازی فوتبال را برای تماشاچیان گزارش میکرد. بعدها تعداد بلندگوها زیاد شد و وقتی این گزارشگر بازی را با هیجان گزارش میکvد صدای او در تمام استادیوم پخش میشد. این روش تا اواسط دهه 50 در ایران رایج بود و به مرور زمان وقتی سطح فهم و کمال تماشاچیان بالاتر رفت همه به این نتیجه رسیدند که صدای گزارشگر جز اذیت گوش چیز خاصی ندارد مضافا به اینکه همین گزارشگر گاهی خلاف ذوق و خواسته بیننده هم صحبت میکرد چنانکه گفتارش آزاردهنده هم بود و عده ای نیز آنرا فرای هرچیز و همه چیز ، به نوعی آلودگی صوتی برای یک استادیوم قلمداد کردند. در هر شکل اوضاع تغییر کرد و امروزه تماشاچیان ، فوتبال را در استادیومی که فقط صدای بازیگر و تماشاچی به گوش میرسد می بینند و ترجیح میدهند هیجان را در رفتار بازیگر و متعاقب آن عکس العملش را در صدای سایر تماشاچیان بشنوند تا اینکه یک نفر به شکل مجازی به اسم گزارشگر استادیوم با بالا بردن صدای خود و هوارکردن هیجان کاذب ایجاد کند.

با آمدن تلویزیون به ایران (بشکل دولتی) از اوایل دهه 40  همین اوضاع در پخش مسابقات فوتبال تکرار شد. البته این روش مختص ایران نبوده و نیست و در تمام کشورهای جهان فوتبالی که از تلویزیون پخش میگردد باید! یک گزارشگر هم داشته باشد. گزارشگرها تنها عامل ایجاد هیجان و حتی قضاوت بوده و هستند. اینکه هیچ انسانی نیست که نتواند طرفداری و حمایت خود را از تیم مورد علاقه اش پنهان کند امری واضح و روشن است . امری که با تمام دستورها و بایدهای قوانین تلویزیون و مسئولانش ، هرگز رعایت نمیشود و بینندگان منازل کاملا به روحیات یک گزارشگر خاص واقفند.

در قرن 21 سوال اساسی اینجاست که وجود گزارشگر در یک مسابقه فوتبال واقعا چه لزومی دارد؟ زمانی تلویزیونها آنقدر کوچک و بی کیفیت بودند که لازم بود کسی در داخل استادیوم باشد تا مثلا بگوید که در این لحظه، توپ زیر پای چه کسی است. امروز که خود گزارشگر هم چون من و شما ، بازی را از صفحه تلوزیون یک استادیو ( ونه استادیوم) گزارش میکند و هرچه را که من و شما می بینیم او هم می بیند ، ضمن آنکه تصاویر آنقدر واضح و بزرگ و طبیعی است که من و شما هم می بینیم که توپ در این لحظه زیر پای چه کسی است واقعا چه نیازی به کلام و آلودگی صوتی کسی به نام گزارشگر است؟ بهتر است اینگونه بگوئیم که اصلا چه اهمیتی دارد که الان توپ زیرپای چه کسی است؟ حسن و حسینش چقدر فرق میکند؟ اگر صحنه خاصی باشد و حرکت خاصی از طرف بازیکن خاصی صورت گیرد که چندین بار حرکت آهسته آن پخش میگردد و ما خواهیم دید که چه کسی چه کار کرد بنابراین در مابقی صحنه های راکد و آرام ( که 90 درصد گفتگوهای یک گزارشگر را شامل میشود) اصولا چه نیازی به توضیح واضحات و حتی غیرواضحات وجود دارد؟

سوال دوم اینجاست در عصری که عده ای به دوبله گیر سه پیچ داده اند (که این صداها اصوای اضافه و باسمه هستند) ،چرا تاکنون به گزارشگری و گزارشگران تلویزیون (که وجودشان در حال حاضر از نظر من اصلا قابل توجیه نیست) نتاخته اند؟

۱۳۹۶/۱/۳۱ صبح ۰۷:۳۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, ال سید, نسیم بیگ, rahgozar_bineshan, زرد ابری, ماهی گیر, soheil, باربوسا
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - نسیم بیگ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۳, عصر ۰۵:۱۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - زبل خان - ۱۳۹۳/۵/۱۱, صبح ۱۱:۲۸
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - پیرمرد - ۱۳۹۳/۷/۱۳, عصر ۱۰:۵۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - Keyser - ۱۳۹۳/۱۰/۶, عصر ۱۰:۲۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - نسیم بیگ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴, صبح ۱۲:۰۹
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - نسیم بیگ - ۱۳۹۳/۱۰/۱۴, صبح ۰۷:۰۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - برو بیکر - ۱۳۹۳/۱۰/۲۵, عصر ۰۴:۲۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - سروان رنو - ۱۳۹۳/۱۰/۲۶, عصر ۰۲:۰۹
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - نسیم بیگ - ۱۳۹۳/۱۱/۱۲, عصر ۱۰:۵۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - منصور - ۱۳۹۴/۱/۱۴, عصر ۱۰:۳۷
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - جروشا - ۱۳۹۴/۳/۷, عصر ۰۸:۳۵
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - Keyser - ۱۳۹۴/۳/۸, صبح ۰۸:۱۷
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - نسیم بیگ - ۱۳۹۵/۱۰/۲۳, عصر ۰۷:۵۷
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - منصور - ۱۳۹۶/۱/۳۱ صبح ۰۷:۳۳
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - Jack Robinson - ۱۳۹۶/۲/۲۷, عصر ۰۵:۰۷
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - سروان رنو - ۱۴۰۱/۱۰/۱۰, عصر ۰۷:۳۰
RE: دستنوشته ها و دلخوری ها - Emiliano - ۱۴۰۱/۱۰/۱۰, عصر ۱۰:۵۷