[-]
جعبه پيام
» <BATMAN> سلام شارینگهام عزیز، با اجازه شما بله!
» <شارینگهام> سلام بتمن جان، گشت شبانه ات آغاز شده؟
» <BATMAN> شب بخیر https://s8.uupload.ir/files/the_batman_hpv2.jpg
» <اکتورز> مجیدی ، کیا رستمی ، پوراحمد و ... نقش بچەها در فیلمهایشان بسیار پررنگ بودە و این بیشتر بە دلیل دور زدن سانسور بودە
» <اکتورز> همەی وجودم درد گرفت
» <اکتورز> ویدیوای از صحبتهای جیم جارموش در مورد کیارستمی دیدم و نظر ایشان این بود کە کیارستمی برای دور زدن سانسور از کودکان در فیلمهایش بهرە میگرفتە
» <سروان رنو> تلگرام یا فروم ؟ مساله این است ! ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...4#pid45464
» <Dude> سلامت باشید. شده که ازعزیزانی با هم، کمی قدیمی تر از اینها را دیده بودیم، جز خودم همه دردیار باقی اند. خوشحالم هنوز هستند که از آن فیلمها خاطره دارند، با آرزوی سلامتی
» <دون دیه‌گو دلاوگا> سلام و سپاس فراوان "Dude" گرامی. آقا ممنون برای "Orions belte". با معرفی شما، خودم هم خاطره محوی از آن سراغ گرفتم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 4 رای - 4 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ماندگارها
نویسنده پیام
اسکورپان شیردل آفلاین
ناظر انجمن
*****

ارسال ها: 512
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۳/۱۱
اعتبار: 50


تشکرها : 5286
( 6629 تشکر در 287 ارسال )
شماره ارسال: #2
RE: ماندگارها

آنتوان دو سنت اگزوپری   Antoine de Saint Exupéry     1900-1944

 

نویسنده و خلبان فرانسوی و قهرمانی در زندگی حقیقی که همواره به حادثه و خطر ، نگاه شاعرانه و لطیفی داشت و از چشم یک کودک به آن می نگریست. در طی جنگ جهانی دوم به عنوان خلبان هواپیمای جنگی در نیروی هوایی فرانسه خدمت کرد و سرانجام در سال 1944 در طی گشت هوایی در آسمان فرانسه ، هواپیمایش سقوط کرد و او به ابدیت پیوست.

آنتوان در سال 1900 در لیون و در خانواده ای قدیمی از تبار نجیب زادگان محلی فرانسه متولد شد. یکی از اجداد او سالها پیش در یورک تاون با آمریکاییها جنگیده بود. پدرش مدیر یک شرکت بیمه بود که در سال 1904 درگذشت. بیوۀ هنرمند و با استعداد او "ماری دِ اگزوپری" در سال 1909 همراه فرزندانش به شهر "لمان" رفت. آنتوان کوچک ، دوران طفولیت را همراه با خواهران ، عمه ها ، خاله ها و پسران آنها و ندیمه ها در قلعۀ سن موریس دِ ریمنس گذراند. پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی در مون گره ، لمان و سوییس و پس از آنکه در آزمون پیش دانشگاهی ناموفق عمل کرد ، وارد دانشکدۀ هنرهای زیبا شد تا رشتۀ معماری را ادامه دهد.

سال 1921 ، نقطۀ عطفی برای آنتوان بود ؛ وقتی که او وارد خدمت ارتش شد و به هنگ دوم Chasseur  (نیروهای واکنش سریع فرانسه در جنگ جهانی اول- تکاور نیز میتوان معنی کرد) پیوست و خیلی سریع جهت آموزش خلبانی ، روانۀ "استراسبورگ" شد. در همان سال برای اولین بار به تنهایی با هواپیمای Sopwith F-CTEE پرواز کرد. سال بعد گواهینامۀ خلبانیش را دریافت کرد و به او پیشنهاد شد که به نیروی هوایی بپیوندد. اما به دلیل مخالفت خانوادۀ نامزدش ، آن را رد کرد و مقیم پاریس شد و یک شغل دفتری دست و پا کرد و مشغول نوشتن شد.

 

در سنوات بعد ، بخت با وی یار نبود. از طرفی نامزدیش با لوییز دِ ویلمورین Louise de Vilmorin بهم خورد و از طرفی دیگر ، موفقیتی در مشاغلش هم بدست نیاورد.(او چندین شغل داشت منجمله دفترداری و فروشندگی اتوموبیل)

اولین داستان اگزوپری در سال 1926 در مجلۀ ادبی Le Navire d'argent منتشر شد : با نام هوانورد L'Aviateur . پس از آن ، او شغلی به عنوان خلبان هواپیمای مراسلات پستی در شرکت هوایی "آئروپستال" پیدا کرد. به مدت سه سال در این شغل ، بر فراز آفریقای شمالی به پرواز درآمد و چندین بار با مرگ دست و پنجه نرم کرد. در سال 1928 ، مسئول کنترل فرودگاه Cap Juby در شهر Rio de Oro در جمهوری "صحرا" شد. خانه اش یک کلبه چوبی و بسترش نیز از حصیری نازک بود. او بعدها گفت: "هرگز جایی را بیشتر از خانه ای که در صحرا در آن زندگی میکردم ، دوست نداشتم.

او در این انزوا ، عشق به صحرا را فراگرفت و از زیباییهای خشن صحرا ، زمینه ای ساخت برای نوشتن داستانش شازده کوچولو و نیز داستان دیگرش حکمت شن ها The Wisdom of the Sands (1948).

او در طی این سالها ، اولین رمانش پیک جنوبی Southern Mail (1929) را نوشت. در این کتاب ، او  شجاعت خلبانان پیش کسوت را می ستاید که با حداقل ایمنی پرواز می کردند و توانستند گوی سبقت را در جابجایی مراسلات پستی ، در نبرد با رقبای قدیمیشان – راه آهن و کشتی بخار- بربایند.

در سال 1929 او به آمریکای جنوبی رفت تا شغلی را که به عنوان مدیر شرکت پست هوایی آرژانتین به او واگذار کرده بودند ، برعهده بگیرد. در این شغل ، بارها بر فراز کوههای آند به پرواز درآمد و این تجربه ، موضوع دومین رمانش را به وی داد : پرواز شبانه Night Flight که باعث موفقیتش در عرصۀ جهانی شد، به خاطرش جایزۀ  Prix Femina را دریافت کرد و همچنین بر اساس آن ، سناریوی فیلمی نوشته شد با همین نام با بازی کلارک گیبل ، جان باریمور ، هلن هیز و لایونل باریمور (پرواز شبانه 1939 – کلارنس براون). در این داستان ، رئیس ماجراجوی فرودگاهی ، تمام افکارش برای بازنشسته شدن را پشت سر می گذارد و سرنوشتش را در پرواز می بیند. او نمی خواهد بقیۀ عمرش را به بطالت و پوچی و خمیازه کشیدن بگذراند.

 

اگزوپری در سال 1931 ، با زن بیوه ای به نام کانسوئلو گومز کاریلو Consuelo Gómez Carillo ازدواج کرد. کانسوئلو بعدها در مورد شوهرش اینگونه نوشت : "او مثل بقیه مردم نبود. او مثل کودکان بود یا همچون فرشته ای که از آسمان به زیر افتاده است."

ازدواج آنها جالب از آب درنیامد. کانسوئلو بسیار حسود بود و دلایل خوبی هم داشت! شوهرش اغلب اوقات در خانه نبود و در برابر زنان دیگر هم سر و گوشش می جنبید!

پس از تعطیلی شرکت پستی آرژانتین ، آنتوان به اروپا بازگشت و شروع کرد به جابجایی مراسلات بین "کازبلانکا" و "سن اتیین" و سپس به عنوان خلبان آزمایشی در "ایرفرانس" و سایر شرکت های هواییمشغول بکار شد. همچنین برای روزنامۀ پاری-سوار Paris-Soir مقاله می نوشت ، حوادث روز کارگر سال1936 در مسکو را دنبال می کرد و یک سری مقاله هم در مورد جنگ داخلی اسپانیا نوشت.

او عاشق زندگی ماجراجویانه و توام با خطر بود. ایرفرانس را متقاعد کرد تا با هواپیمای Caudron Simoun (F-ANRY)  پرواز کند. در سال 1935 یک سانحۀ هوایی در آفریقای شمالی برایش اتفاق افتاد. چندین روز در صحرا به تنهایی راه رفت تا سرانجام توسط یک کاروان نجات پیدا کرد. در سال 1937 دوباره یک "کوادرون سیمون" دیگر خرید و باز هم دچار یک سانحۀ هوایی شد. این بار در "گواتمالا" به شدت مجروح شد.

در دورۀ نقاهت ، دوستش آندره ژید André Gide ، به او پیشنهاد کرد که کتابی دربارۀ حرفۀ خلبانی بنویسد و او هم نوشت : باد ، شن و ستارگان Wind, Sand and Stars که در سال 1939 منتشر شد و برندۀ جایزۀ بزرگ آکادمی فرانسه و همچنین برندۀ جایزۀ کتاب ملی ایالات متحده شد. ژان رنوار   Jean Renoir (1894-1979) کارگردان معروف فرانسوی ، خواست که فیلم آن را بسازد و گفتگوهایی نیز با اگزوپری به عمل آورد که غالبا در مورد ادبیات بود و توسط وی ضبط شد. در آن زمان رنوار در هالیوود مشغول بکار بود ؛ جایی که در دکور فیلم میساختند ، اما ژان رنوار میخواست فیلم در لوکیشن هایی ساخته شود که در متن کتاب توصیف شده است. کتاب در آمریکا موفق بود با این وجود کسی حاضر نبود که فیلمش را تهیه کند.

پس از سقوط فرانسه در جنگ جهانی دوم و اشغال آن توسط آلمانها ، اگزوپری به ارتش ملحق شد و در چندین جنگ ، شجاعانه شرکت کرد. هرچند در ابتدا باور فرماندهان بر این بود که او به دلیل جراحات متعدد ، قادر به هدایت هواپیماهای جنگی نیست ، اما در عمل خلافش ثابت شد بطوریکه او توانست حتی نشان شجاعت "صلیب جنگی" Croix de Guerre را دریافت کتد.

 

در ژوئن همان سال ، او به همراه خواهرش به منطقۀ فرانسۀ اشغال نشده رفت تا زندگی کند و سپس به ایالات متحده مهاجرت کرد. وقتی رژیم "ویشی" او را در مجلس مشورتی ملی خود منصوب کرد ، اگزوپری به این انتصاب بیموقع اعتراض کرد. در آن زمان او از طرف هموطنانش مورد نکوهش قرار گرفت که چرا از نیروهای فرانسه آزاد به رهبری دوگل حمایت نمی کند.

پرواز به آراز Flight to Arras  در سال 1942 در نیویورک منتشر شد.{آراز شهریست در شمال فرانسه} و شرح پروازهای نومیدانۀ او بر روی خطوط دشمن بود در زمانی که فرانسه هنوز مغلوب نشده بود. کتاب در فرانسه توسط مسئولان آلمانی ، تقبیح و تحریم شد.

در سال 1943 او دوباره به نیروی هوایی فرانسه در شمال آفریقا پیوست. در همین سال بود که او شاهکارش شازده کوچولو LE PETIT PRINCE  را منتشر کرد: افسانه ای کودکانه برای بزرگسالان که تاکنون به بیش از 150 زبان در دنیا ترجمه شده است! تخمین زده شده که پس از انجیل و کتاب معروف مارکس یعنی کاپیتال ، شازده کوچولو پرفروشترین کتاب دنیا است.  اگزوپری این کتاب را به دوست خوبش ، لئون ورث تقدیم کرده است.

 

راوی داستان ، خلبانیست که در یک صحرا سقوط کرده است. او پسری را میبیند که ادعا می کند شاهزاده ایست از سیاره ای دیگر. شاهزاده دربارۀ ماجراهایش در زمین و همچنین در مورد گل سرخ زیبای سیاره اش صحبت می کند. موقعی که در می یابد گل سرخ در روی زمین فراوان و عادی است ناامید می شود. روباهی صحرایی او را متقاعد می کند که شاهزاده ، گل سرخ کمیابش را دوست دارد و یافتن آن به زندگیش معنا داده است. شاهزاده به خانه اش برمی گردد. معمولا گفته می شود که مقصود اگزوپری از گل سرخ ، همسرش کانسوئلو بوده است.

در 31 ژوئیه 1944 ، اگزوپری از باند فرودگاهی در "ساردینیا" به هوا برمی خیزد تا در آسمان جنوب فرانسه گشت بزند. بعد از آن دیگر اثری از هواپیمایش دیده نمی شود. احتمال دارد روی دریای مدیترانه هدف قرار گرفته باشد یا شاید حادثه ای برایش پیش آمده و یا حتی خودکشی ...

اگزوپری در اسکادرانش تنها و منزوی بود و نسبت به آینده نیز بدبین. از او دست نوشته هایی برجای ماند که پس از مرگش منتشر شد. منجمله داستان حکمت شن ها LA CITADELLE.

در سال 1998 ، یک ماهیگیر دست بندی از دریا پیدا کرد که روی آن نام اگزوپری و همسرش کانسوئلا نوشته شده بود، اما به نظر میرسد این دست بند یک جعل سازی ماهرانه باشد. سرانجام در سال2000، هواپیمای او که یک لاکهید لایتنینگ P-38 بود پیدا شد.

 

 آثار:

1-L'AVIATEUR, 1926  

2-COURRIER-SUD, 1929 - Southern Mail - filmed by Pierre Billon in 1936

3-VOLE DE NUIT, 1931 - Night Flight - Yölento - film 1933, dir. by Clarence Brown, starring John Barrymore, Clark Gable, Helen Hayes, Myrna Loy, Lionel Barrymore

4-TERRE DES HOMMES, 1939 - Wind, Sand, and Stars - Siipien sankarit

5-PILOTE DE GUERRE, 1942 - Flight to Arras

6-LETTRE Á UN OTAGE, 1943 - Letter to a Hostage

7-LE PETIT PRINCE, 1943 (illust. by Saint-Exupéry) - The Little Prince - Pikku prinssi

8-LA CITADELLE, 1948 - The Wisdom of the Sands

9-ŒUVRES COMPLÈTES, 1950 (7 vols.)

10-ŒUVRES, 1953

11-LETTRES DE JEUNESSE, 1923-31, 1953

12-CARNETS, 1953

13-LETTRES À SA MÈRE, 1955

14-UN SENS À LA VIE, 1956 - A Sense of Life

15-LETTERS DE SAINT EXUPÉRY, 1960

16-LETTRES AUX AMÉRICAINS, 1960

17-ECRITS DE GUERRE, 1939-1944, 1982 - Wartime Writings


طریقت سامورایی استوار بر مرگ است. آن‌گاه که باید بین مرگ و زندگی یکی را انتخاب کنی، بی‌درنگ مرگ را برگزین. دشوار نیست؛ مصمم باش و پیش رو. آن هنگام که تحت فشار انتخاب زندگی یا مرگ قرار گرفته‌ای، لزومی هم ندارد به هدف خود برسی {گوست داگ؛سلوک سامورایی}
۱۳۸۹/۹/۲ صبح ۱۰:۳۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بهزاد ستوده, Kassandra, پدرام, دلشدگان, رزا, بانو, سروان رنو, دزیره, Classic, Savezva, سم اسپید, کاپیتان اسکای, میثم, Dalmsteetly, الیشا, ترومن بروینک, Papillon, اسکارلت اُهارا, واترلو, مگی گربه, ژان والژان, آماندا, dered, فورست, BATMAN, خانم لمپرت, پینک فلوید, کنتس پابرهنه, L.B.Jefferies, سارا, واتسون, Memento, آلبرت کمپیون, ریچارد
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
ماندگارها - بانو - ۱۳۸۹/۷/۱۶, عصر ۰۴:۱۳
RE: ماندگارها - حمید هامون - ۱۳۹۰/۱۱/۲۴, عصر ۰۸:۲۵
RE: ماندگارها - ژان والژان - ۱۳۹۱/۱/۵, عصر ۰۶:۳۳
RE: ماندگارها - دزیره - ۱۳۹۱/۱/۲۷, عصر ۰۲:۰۲
RE: ماندگارها - پرشیا - ۱۳۹۱/۹/۲۷, صبح ۰۳:۰۰
RE: ماندگارها - پرشیا - ۱۳۹۱/۱۰/۹, صبح ۰۱:۵۹
RE: ماندگارها - فورست - ۱۳۹۱/۱۰/۲۵, عصر ۰۴:۱۱
RE: ماندگارها - ارباب دنیا - ۱۳۹۲/۳/۱۸, عصر ۰۲:۰۰
RE: ماندگارها - BATMAN - ۱۳۹۲/۵/۶, عصر ۱۲:۰۸
دربی اول - جو گیلیس - ۱۳۹۲/۱۰/۲۲, عصر ۱۱:۱۹
RE: ماندگارها - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۹/۲۹, عصر ۰۷:۱۲
RE: ماندگارها - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۰/۴, صبح ۰۱:۱۲
RE: ماندگارها - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۰/۱۲, صبح ۱۲:۴۱
RE: ماندگارها - خانم لمپرت - ۱۳۹۳/۱۰/۱۶, عصر ۰۱:۴۱
RE: ماندگارها - حمید هامون - ۱۳۹۴/۲/۶, عصر ۰۵:۳۵
RE: ماندگارها - پیر چنگی - ۱۳۹۴/۸/۲۹, صبح ۱۲:۰۳
RE: ماندگارها - جروشا - ۱۳۹۵/۲/۱۷, عصر ۱۱:۱۳
RE: ماندگارها - بانو الیزا - ۱۳۹۶/۸/۲۵, صبح ۱۰:۳۳
RE: ماندگارها - سروان رنو - ۱۳۹۶/۱۰/۲, عصر ۰۲:۱۰
RE: ماندگارها - جناب سرگرد - ۱۳۹۶/۱۲/۶, عصر ۰۸:۴۱
بانجو پترسون - پروفسور - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱, عصر ۰۶:۴۱
RE: بانجو پترسون - بانو الیزا - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲, عصر ۱۲:۳۲
RE: ماندگارها - اسکورپان شیردل - ۱۳۸۹/۹/۲ صبح ۱۰:۳۰
ماندگارها - بانو - ۱۳۸۹/۱۰/۳, عصر ۰۶:۴۰
RE: ماندگارها - دزیره - ۱۳۸۹/۱۰/۱۱, صبح ۰۸:۵۷
RE: ماندگارها - بهزاد ستوده - ۱۳۸۹/۱۰/۱۲, صبح ۱۲:۳۲
RE: ماندگارها - Savezva - ۱۳۸۹/۱۰/۱۹, عصر ۰۴:۰۴
RE: ماندگارها - رزا - ۱۳۸۹/۱۱/۱۷, عصر ۰۵:۴۵
RE: ماندگارها - الیور - ۱۳۹۰/۱۰/۱۱, عصر ۰۷:۴۲
RE: ماندگارها - اسکورپان شیردل - ۱۳۹۰/۱۰/۲۰, عصر ۰۵:۵۹
RE: ماندگارها - الیور - ۱۳۹۰/۱۰/۲۴, عصر ۱۱:۱۹