(۱۳۹۱/۴/۲۹ عصر ۱۱:۰۳)دانتس نوشته شده:  

باز هم فیلمی در باره تبعیض نژادی که فقط قسمت آخر آن را بیاد دارم. .....سپس برده سیاه را داخل آب جوش می اندازد.....

(۱۳۹۱/۴/۳۰ صبح ۰۶:۱۴)شرلوك نوشته شده:  

ممکنه فیلم Mandingo (1975) باشه

همان فیلم است اما به چه نامی به  فارسی ترجمه شد؟ این فیلم برداشتی از کتاب "بردگان سیاه" نوشته کایل آنستوت می باشد که توسط محمد قاضی به فارسی ترجمه شده است، رمان قطوری که سالها پیش آن را خواندم. عده ای این فیلم را با فیلم کلبه عمو تم مقایسه می کنند. انتشار کتاب باعث ایجاد جنبش های تبعیض نژادی شد، سینماهایی که فیلم در آنها اکران می شد، مملو از جمعیت سیاه پوستان بود. پس از آن چاپ کتاب و نمایش فیلم در بعضی از کشورها ممنوع اعلام گردید.

 این فیلم پر دیالوگ را قبل از انقلاب دیدم و ظاهرا به سادگی نمی توان آن را در اینترنت پیدا کرد، دوبار دانلود کردم اما فایلهای متراکم  شده (rar)  باز نمی شدند، تا اینکه بالاخره در این سایت آن را پیدا کردم، سایت فیلثر است. همانگونه که در این سایت نوشته شده در این نسخه برخلاف نسخه های دیگر حدود 5 دقیقه از صحنه های برهنگی و خشونت حذف نشده است. صحنه های حذف شده در ایران قبل از انقلاب نیز پخش نشد. فیلم کیفیت خوبی دارد.

 http://kat.ph/mandingo-1975-dvdrip-xvid-...73758.html

 زیر نویس انگلیسی را از اینجا می توان بدست آورد.

 http://www.allsubs.org/search-subtitle/mandingo+1975+en/

 شروع و پایان فیلم با این شعر می باشد: (بدنیا آمدنم در این دوران بدون آزادی است.)

 I was born in this time to never be free

 فیلم مزرعه دار یزرگی بنام وارن مکسول و پسرش هاموند را نشان می دهد که که تفریح فرزند او عیاشی با برده های خریداری است. هاموند در کودکی از روی قاطر افتاده و از آن پس پایش لنگ می شود. پسر عموی  هاموند، چارلز وودفورد او را به مزرعه خود دعوت می کند. در اولین شب اقامت، وی با برده ای سیاه بنام الن آشنا می شود که او را مجذوب خود کرده و نوعی رابطه عشقی بین آنها برقرار می شود و بعدها او را خریداری می کند. مکسول اصرار دارد که پسرش هاموند با خواهر چارلز بنام بلانچ ازدواج کرده و صاحب پسری شود تا خانواده را صاحب وارثی نماید.

 اما بلانچ راز کثیف خود را دارد، وی در 13 سالگی مورد تجاوز برادر خود قرار گرفته و بکارت خود را از دست داده است. در شب ازدواج هاموند متوجه می شود که بلانچ باکره نبوده و نسبت به او خشمگین می شود، بتدریج او را از خود رانده و رو بسوی الن می آورد. هاموند زمانی که برای ماه عسل به نیو اورلئان می رود برده ای قوی از نژاد مندینگو بنام مد را می خرد و امیدوار است که آرزوی همیشگی پدرش برای داشتن مربی ای برای تعلیم و مبارزه با برده های دیگر را برآورده کند.

 تلاش بلانچ برای جلب توجه شوهرش بی فایده است و برای تلافی سعی در فریفتن و اغوا کردن مد دارد و برده سیاه را تهدید می کند که اگر او را تصاحب نکند به اربابش خواهد گفت که او به وی نظر سوء داشته است. رابطه آن دو زمانی فاش می شود که بچه بلانچ، سیاه بدنیا می آید. موضوعات مختلف و پر کشمکش باعث پایان تراژدیک فیلم می شود. در پایان فیلم هاموند به مد شلیک کرده و او را داخل آب جوش می اندازد.

 در هنگام دیدن فیلم بیننده از خود می پرسد چقدر سفید پوستان نسبت به سیاه پوستان ظلم و جنایت کرده و آنها را تحقیر کرده اند. انسان چگونه می تواند نسبت به هم نوع خود اینقدر بی رحم باشد. اما اسم مندینگو چه معنایی دارد؟ مندینگو نام نژادی از سیاه پوستان است که در شاخ آفریقا شامل کشورهای اریتره، جیبوتی، سومالی و اتیوپی زندگی می کنند. مردان مندینگ قوی جثه و زنان آن زیبا بودند. در دوران برده داری مزارعی وجود داشتند که در آنها برده ها را پرورش می دادند، هم برای کار در مزارع  و هم برای فروش در بازار. برای حفظ نژاد مندینگ، صاحبان برده ها آنها را مجبور به ازدواج با یکدیگر می کردند. همچنین بعضی از برده های سیاه مندینگ را برای مبارزه با برده های دیگر و شرط بندی آموزش می دادند که به آنها برده های جنگی گفته می شد. این فیلم را باید دید.

صحنه ای زیبا از فیلم، رویارویی بلانچ با الن