(۱۳۹۰/۶/۲۶ عصر ۰۹:۳۳)کاپیتان اسکای نوشته شده:  

(۱۳۹۰/۶/۲۶ عصر ۰۶:۴۸)mahdimahdi1355 نوشته شده:  

فیلم بسیار قدیمی بود با موضوع کودکی توماس ادیسون ودر این فیلم ادیسون هنگام بیماری مادرش شیشه مغازه ای را مسی شکند تا آینه های مغازه را برده تا جهت جراحی مادرش بتواند نور را بر روی او بتاباند ؟

این فیلم نامش "تام ادیسون جوان" بود

در IMDB

1940 به کارگردانی "نورمن تاروگ" که در کمال ناباوری در گیشه شکست خورد.

سه ماه بعد ادامه ی فیلم به نام "تام ادیسون بزرگسال" بر روی پرده آمد.

تام که نقش او را "میکی رونی" بازی می کند به خاطر رفتار عجیب و غریبش انگشت نما شده و از مدرسه خارج می شود و در یک ترن به کار روزنامه می پردازد. با انفجار یک واگن از یک آزمایش او، اخراج می شود و با ابتکاری که در نورپردازی اتاق عمل برای مادر خود انجام می دهد، مشهور می شود.

و صحنه ی خاطره انگیزی که از یادم نرفته نجات یک قطار با مورس سوت قطار است.

یادش بخیر !

بخشی از فیلم رو هیچوقت از یاد نمی برم !

ژنرالی از مسئولین نظامی در قطار در حال سفره و ادیسون جوان وقت رو غنیمت میدونه و میره سراغ ایشون که جماعتی از آقایان و خانم ها به دورش حلقه زدن و مشغول گفتگو با ایشون هستند . ادیسون جوان به ژنرال میگه من در آزمایشگاهم ماده ای رو درست کردم و گفتم شاید به درد شما در ارتش بخوره و در جواب ژنرال که از روی لطف و نشکستن دل یک جوان میپرسه فرمولش چیه ؟! بلافاصله ادیسون بلبل وار میگه فلان چیز رو با چیز دیگه قاطی کردم و فلان کار رو کردم و بعد بهمان کار رو کردم و ... و ... که ژنرال یک بار دیگه شمرده شمرده با ادیسون تکرارش میکنه و مضطربانه میپرسه اون ماده الآن کجاست ؟! و ادیسون سرخوشانه شیشه ای رو از جیبش در میاره و با خوشحالی و پیروزمندانه میگه : همینجا !

ژنرال فریاد میزنه : آقایان ! خانمها ! فورا قطار رو متوقف کنین و بی حرکت باشین ! این جوان همراهش نیترو گیلیسرین داره !

وحشت همه قطار رو بر میداره ...

در صحنه بعد نشون میده که قطار روی پل رودخانه ای متوقف شده و با نهایت احتیاط شیشه محتوی تی ان تی ! با نخی که به شیشه مربوطه بسته شده داره توسط ژنرال به داخل رودخانه هدایت میشه !

وقتی که عمل انتقال موفقیت آمیز انجام میشه  و همه نفسی از روی آرامش میکشن در لحظاتی بعد از دور صدای انفجاری مهیب به گوش میرسه ! و ژنرال و دیگر اطرافیانش در قطار نگاهی معنی دار و جالب به اون فروشنده داخل قطار و روزنامه نویس ! یعنی ادیسون میندازن !

خیلی فیلم جالبی بود ... یادش بخیر ...