[-]
جعبه پيام
» <دون دیه‌گو دلاوگا> پاینده باشید "رابرت" گرامی. سپاس از لطف و پُست‌های ارزشمندتان
» <لوک مک گرگور> متشکرم دوست گرامی. منهم همیشه از خواندن مطالب جذاب و دلنشین تان کمال لذت را برده ام.
» <رابرت> بررسی جالب تأثیر فیلم "پاندورا و هلندی سرگردان" بر انیمیشن "عمو اسکروچ و هلندی سرگردان" https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...6#pid45456
» <رابرت> سپاس از دون دیه‌گو دلاوگا و لوک مک گرگور عزیز به خاطر مطالب تحقیقی، تحلیلی و زیبای اخیرشان
» <دون دیه‌گو دلاوگا> "بچه‌های کوه تاراک" : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...3#pid45453
» <مارک واتنی> ممنونم رابرت جوردن عزیز
» <رابرت جوردن> سپاس از مارک واتنی و بتمن
» <مارک واتنی> رابرت عزیز و گرامی ... این بزرگواری و حسن نیت شماست. دوستان بسیاری هم در کافه، قبلا کارتون و سریال های زیادی رو قرار داده اند که جا داره ازشون تشکر کنم.
» <مارک واتنی> دانلود کارتون جذاب " فردی مورچه سیاه " دوبله فارسی و کامل : https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...7#pid45437
» <Kathy Day> جناب اﻟﻜﺘﺮﻭﭘﻴﺎﻧﻴﺴﺖ از شما بسیار ممنونم...
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 13 رای - 4.08 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )
نویسنده پیام
سم اسپید آفلاین
پیشکسوت
*

ارسال ها: 485
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱/۸
اعتبار: 52


تشکرها : 2700
( 5520 تشکر در 315 ارسال )
شماره ارسال: #3
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش )

البته لطف دوستان شامل حال سریال ارتش سری هم شده بود چون مونیک دوست آلبر بود نه زنش، زن آلبر همون خانمی بود که طبقه بالای کافه زندگی می کرد و فلج بود. قسمت آخرشم که پخش نشد کسلر کشته شد راینهارت زنده موند یعنی اصلا تیرباران نشد مونیک عاشق راینهارت شده بود و با دادن رشوه راینهارت رو نجات داد، آلبرو ترک کرد و رفت پیش راینهارت.

(۱۳۸۹/۲/۱۰ عصر ۰۴:۵۰)taxi driver نوشته شده:  

سلام دوستان

راستش میخاستم چند بار گفتگو راجع به این سریال رو شروع کنم ولی به دو دلیل این کا رو نکردم اول این که ترسیدم دوستان اعتراض کنن که چرا تو فروم فیلم اون هم کلاسیک راجع به یه سریال صحبت کردم.دوم اینکه مقاله ای رو که راجع به این سریال از چند تا سایت خارجی جمع اوری و ترجمه کرده بودم گم کردم و هرچی میگردم پیدا نمیکنم در هر حال دست سروان رنو درد نکنه که این تاپیک رو اینجا مستقر کرد.وای که چقدر قشنگ و خوش دست این سریال

این سریال یه کلاسیک تمام عیار هستش، بسیار خوش ساخت و با دوبله ای شاهکار که برای همیشه در یادها خواهد ماند. اصولا بازیگران انگلیسی بهترین بازیگران دنیا هستند و در زمینه کارهای تئاتری استاد هستند. بسیاری از عناصر سینمای کلاسیک در این سریال مشهود هستش و عملا با هیچ شاهکار خلق کرده اند، بدون هیچگونه خرج اضافی.

هوارد هاکس جز معدود کارگردان هایی بود با کمترین امکانات شاهکار خلق می کرد و آدم با دیدن این سریال یاد کارهای اون میفته.


مشکل من با دنیا این است که او همیشه یک گیلاس از من عقب تر است (هامفری بوگارت)
۱۳۸۹/۲/۱۰ عصر ۰۸:۳۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, دلشدگان, Classic, Negar, رزا, Kassandra, بهروز, آوینا, ژان والژان, oceanic, مگی گربه, ملانى, BATMAN, آلبر فواره, جیمز باند, مموله, کمیسر مولدوان, کاپیتان اسکای
ارسال پاسخ 


پیام در این موضوع
RE: ارتش سری ( کافه کاندید و ماجراهایش ) - سم اسپید - ۱۳۸۹/۲/۱۰ عصر ۰۸:۳۹
پیانوی مکس - برت گوردون - ۱۳۹۳/۱۰/۳۰, عصر ۰۱:۲۷