به نام خدا

و با سلام به دوستان کافه کلاسیک  

.

.

.

انیمیشن مری، مانگو و میدچ

.

با نام اصلی  Mary, Mungo and Midge محصول انگلستان در سال 1969       کارگردان : John Ryan

این فیلم، یک سریال انیمیشن ساده و زیبا برای خردسالان، شامل یک فصل و 13 قسمت با سبک اهرم و مقوا cardboard cut-outs ساخته جان رایَن، John Ryan است که از ساخته های دیگر او میتوان به انیمیشن های کاپیتان پاگ واش، Captain Pugwash و سِر پرِنسِلوت، Sir Prancelot اشاره نمود - هر دو انیمیشن با همین سبک ساخته و از تلوزیون کشورمان نمایش داده شده است -

.

مری، دختر کوچکی است که در یک آپارتمان زیبا و قشنگ در شهری جدید و شلوع زندگی میکند . او دختری فعال و پر جنب و جوش بوده که همیشه مشغول انجام دادن کاری است . مری دوست دارد؛ در اتاق بزرگ و آفتاب گیر خانه، کتاب های عکس دار خود را ورق زده و با اسباب بازی هایش بازی کند . دوستان او یک سگ پیر بنام مانگو، Mungo و یک موش کوچولو بنام میدچ، Midge هستند .

.

.

او به مانگو و میدچ، نشان میدهد؛ چگونه چیزهایی مانند الگوهای سیب زمینی، ساخته می شوند . یا در مکانهای مختلف مانند مزارع چه اتفاقی می افتد ... هواپیمایش چگونه پرواز میکند و اشیاء گوناگون چه کاری انجام میدهند .

وقتی مانگو و میدچ با هم مجادله می کنند؛ مری قدم اول را برای حفظ صلح بر می دارد . او معمولاً تلاش میکند؛ از موش مواظبت کند . اما موش فرار کرده و گاه ایجاد دردسر میکند . در این موقع است که مری مجبور میشود؛ بارها جان موش کوچولو را نجات دهد . مانند زمانی که موش با بادکنک به بالای درخت میرود و از شاخه آن آویزان میشود . خوشبختانه مری در بالا رفتن از درخت مهارت دارد . اما با اینهمه، یکبار او سقوط میکند و پای دختر بچه می شکند . او مجبور میشود؛ شب را در بیمارستان بماند و در این هنگام موش کوچولو مخفیانه به دیدن مری می آید .

.

.

موش، نواختن فلوت را دوست دارد و میخواهد موسیقی را یاد بگیرد . او بسیار کنجکاو است و در کارهایش همیشه عجله دارد . اما همین موضوع معمولاً باعث بروز مشکل میشود و این اتفاق درست وقتی می افتد که او با ناپدید شدن در آسانسور، قدم به دنیای خارج می گذارد ...

.

.

مانند زمانی که میدچ با اهرم فرامین جرثقیل بازی میکند و سگ را به آسمان می برد . یا وقتی که در صندوق نامه ها، خود را پست می کند تا ببیند؛ نامه ها عاقبت به کجا می روند - قبل از رسیدن به دست خانم اگنس Agnes مادر بزرگ مری؛ او مدتی با قطار، کامیون و دوچرخه مسافرت میکند - معمولاً مخاطبین عکس او را بر روی دیوار اتاق مشاهده می کنند .

.

.

اما مانگو، سگ پیر و عاقلی است که دوست دارد؛ هنگام بازی به مری کمک کرده و با پنجه هایش الگوهای رنگی روی کاغذ ایجاد کند . او همراه مری به پارک میرود و به موش توضیح می دهد؛ چیزهایی مانند جرثقیل چه کاری انجام میدهند و وقتی میدچ، به صحبتهای او گوش نمیکند؛ دنبال موش شیطان میکند . مانگو دوست دارد؛ همیشه مفید باشد .

یکبار که میدچ، با قایق اسباب بازی به وسط دریاچه میرود؛ دیگر بادی نمی وزد و او که قادر به شنا نیست؛ در آنجا گیر میافتد . اما سگ با شنا در دریاچه، موش را نجات میدهد . موش کوچولو به راننگی با ماشین های اسباب بازی، بسیار علاقه دارد . با این همه او دارای اخلاق بدی است و همیشه مایل به تصادف با آنهاست . میدچ از هر فرصتی برای اطلاع یافتن از نحوه کار اتومبیل ها استفاده میکند . مانند زمانهایی که آنها در حال بنزین زدن هستند . یا هنگامی که مخفیانه به تعمیرگاه اتومیبل میرود . او میداند؛ وقتی روغن کم است؛ چه چیزی باید گفته شود و یا چگونه با کمک جک و بالا آوردن اتومیبل، چرخ را تعویض و کف آنرا بازرسی کرد .

.

.

آرزوی دیگر سگ این است که موش با فلوت بازی نکند . زیرا او فقط یک نت را می شناسد و  آن را بارها و بارها بصدا در می آورد که البته همین موجب دلخوری سگ میشود . بخصوص هنگامی که مانگو در حال استراحت بوده و با صدای فلوت از خواب بیدار میشود .

.

.

با این حال روزی که مانگو گم میشود؛ موش نگران است و همراه مری منتظر بازگشت اوست و زمانیکه پلیس، سگ را پیدا و به خانه می آورد؛ از دیدنش شادمان میگردد . در فیلم، گاه پدر و مادر هنگام خرید سبدی را به مانگو میدهند و مغازه داران می دانند چه چیزی باید در سبد ریخته شود .

.

.

http://cafeclassic4.ir/thread-149-post-2...l#pid28139

./

.

تصویری از جان رایَن در حال حرکت اهرمها، برای ایجاد حرکت چشم کاراکتر در سال 1969

.

هر قسمت از مجموعه با این جمله آغاز میشود :  A town is full of buildings, some tall, some short, some wide and some narrow... do you live in a town 

یک شهر پر از ساختمان است ... بعضی بلند، بعضی کوتاه، برخی پهن و برخی باریک ... آیا شما در یک شهر زندگی می کنید " با شروع فیلم، شخصیتهای مجموعه، با آسانسور از آپارتمان پایین می آیند و پس از پایان ماجراهای داستان، درحالیکه موش با ایستادن بر روی بینی مانگو، دکمه آسانسور را فشار میدهد؛ به خانه خود باز می گردند . عناوین برخی قسمتها شامل :

سگ گمشده، فروشگاه اسباب بازی، ماشین آلات، نامه، تعمیرگاه اتومبیل، بیمارستان، ساعت ها، چاپ، قایق و جرثقیل

.

video adress :

https://www.y o utube.com/watch?v=L-jNMS0hVVc

https://www.y o utube.com/watch?v=SOwzE20Vlag

.

.

kurt steiner