[-]
جعبه پيام
» <سروان رنو> نگاهی به فیلم نشانی از شر ( اورسن ولز ) ... https://cafeclassic5.ir/showthread.php?t...https://cafeclassic5.ir/showthread.php?tid=46&pid=4539
» <رابرت> متأسفانه "علی‌اصغر رضایی‌نیک" صداپیشه مکمل‌گو بر اثر سکته قلبی درگذشت. نمونه مصاحبه و خاطراتش: https://www.aparat.com/v/tTSqn
» <سروان رنو> مانند بهار و نوروز , سالی نو را به امید بهتر شدن و شکوفا شدن آغاز می کنیم [تصویر: do.php?imgf=org-685bcf6ba2581.png]
» <mr.anderson> سال نو همه هم کافه ای های عزیز مبارک! سال خوب و خرمی داشته باشید!
» <rahgozar_bineshan> سالی پر از شادکامی و تن درستی و شادی را برای همه دوستان آرزومندم!
» <BATMAN> به نظرم شرورترین شخصیت انیمیشنی دیزنی اسکاره/ چه پوستر جذابی! https://s8.uupload.ir/files/scar_vrvb.jpg
» <جیمز باند> من هم از طرف خودم و سایر همکاران در MI6 نوروز و سال نو را به همه دوستان خوش ذوق کافه شاد باش میگم.
» <ریچارد> سلا دوستان.گوینده بازیگراورسولاکوربیرودرسریال سرقت پول کیست
» <ترنچ موزر> درود بر دوستان گرامی کافه کلاسیک ، فرا رسیدن بهار و سال جدید را به همه شما سروران شادباش میگم و آرزوی موفقیت را در کار و زندگی برایتان دارم
» <دون دیه‌گو دلاوگا> در سال گذشته بنده کم‌کار بودم در کافه، ولی از پُست‌های دوستان خصوصاً جناب رابرت و کوئیک و "Dude" بسیار بهره بردم. تشکر و بیش باد!
Refresh پيام :


ارسال پاسخ 
 
رتبه موضوع
  • 9 رای - 3.78 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
آدری هپبورن - فرشته معصوم
نویسنده پیام
پرشیا آفلاین
مترجم کافه
***

ارسال ها: 220
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۹/۱۶
اعتبار: 24


تشکرها : 4498
( 2786 تشکر در 76 ارسال )
شماره ارسال: #41
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

Audrey

 

در سال 1958 آدری هپبورن سرگرم بازی در فیلم Green Mansions به کارگردانی مل فرر (Mel Ferrer) بود؛ کسی که بعدا همسر آدری شد. او در این فیلم هم بازی کوچکی داشت که قرار بود در فیلم نقش دوست او را بازی کند: یک آهو بره کوچک به نام پیپین (Pippin). مربی حیواناتی که سر صحنه ی فیلم حضور داشت, به آدری پیشنهاد کرد که پیپین را با خود به خانه ببرد تا به هم انس بگیرند و آهوبره عادت کند که همه جا به دنبالش روانه شود. آدری به این توصیه عمل کرد و به زودی پیپین عضوی از خانواده شد.

آدری و مل از یک وان حمام قدیمی بستری برای پیپین درست کردند. آدری او را ایپ (Ip) صدا می زد و آهوی کوچک همه جا همراه او می رفت: موقع خرید در بورلی هیلز که دیدن فوق ستاره ی محبوب مردم همراه با موجودی ظریف و دوست داشتنی عابرین و ساکنین بورلی هیلز را در هیجان و شادمانی وصف ناپذیری فرو می برد؛ وقتی آدری برای خوابی کوتاه به بستر می رفت و پیپین کنار او با آرامش هرچه تمام تر به خواب می رفت و خدمتکار آدری را غرق در شگفتی می کرد و باعث می شد با لبخند سری تکان دهد.

Audrey

آدری و ایپ در حال خرید در بورلی هیلز, 1958

Audrey

آدری یک سگ تری یر یورکشایری کوچک به نام آقای مشهور (Mr Famous) داشت که هم بازی ایپ شده بود.

Audrey

آدری, پیپین و آقای مشهور

Audrey

بازی و شیطنت آدری با دو حیوان کوچک خانگی اش

Audrey

و بعد از آن همه جست و خیز, خوابی آرام برای سه دوست

تا ماه ها بعد این آهو بره ی کوچک در کنار آدری زندگی کرد و به زندگی این فرشته ی مهربان رنگ و بویی تازه بخشید.

Audrey

 

 

 


بزرگ ترین مصیبت برای یک انسان این است که نه سواد کافی برای حرف زدن داشته باشد نه شعور لازم برای خاموش ماندن

ژان دو لا برویر, فیلسوف فرانسوی قرن 17
۱۳۹۲/۱۲/۲ صبح ۱۰:۳۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : اسکورپان شیردل, بانو, نیومن, Papillon, سی.سی. باکستر, دانتس, ژان والژان, مگی گربه, oceanic, برو بیکر, BATMAN, اکتورز, خانم لمپرت, زرد ابری, بولیت, کنتس پابرهنه, حمید هامون, برت گوردون, Jacques Clouseau, محمد, سلمامتین, Classic, سروان رنو, Kathy Day, کاپیتان اسکای, سارا, جروشا, هایدی, واتسون, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, آدمیرال گلوبال
Jacques Clouseau آفلاین
بازرس کلوزو
***

ارسال ها: 94
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۱۴
اعتبار: 10


تشکرها : 440
( 1045 تشکر در 49 ارسال )
شماره ارسال: #42
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

و مثل چنین روزی در 85 سال پیش، این فرشته زیبا و هنرمند رئوف قدم به این کره آبی گذاشت. یادش گرامی و جاویدان باد


من به همه مظنونم و در عین حال به هیچکس مظنون نیستم
۱۳۹۳/۲/۱۴ عصر ۰۴:۵۹
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پرشیا, بانو, خانم لمپرت, سناتور, BATMAN, ژان والژان, الیزا دولیتل, زرد ابری, برو بیکر, کنتس پابرهنه, Kathy Day, کاپیتان اسکای, جروشا, هایدی, جیم استارک, ریچارد, ژنرال, آدمیرال گلوبال, مکس دی وینتر
زرد ابری آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 923
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۲/۳۰
اعتبار: 68


تشکرها : 10271
( 8710 تشکر در 516 ارسال )
شماره ارسال: #43
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

تصاویر ،نوجوانی و جوانی آدری:!z564b


چرا خدایی را نپرستم که مرا آفریده است و بازگشت همه به سوی اوست؟ (آیه 22 ، سوره یس)
۱۳۹۳/۲/۲۲ عصر ۰۹:۴۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : BATMAN, پرشیا, سناتور, خانم لمپرت, بانو, سلمامتین, برو بیکر, Joe Bradley, فیلیپ ژربیه, Kathy Day, کاپیتان اسکای, سارا, جروشا, ژان والژان, واتسون, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, ژنرال, آدمیرال گلوبال, مکس دی وینتر
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #44
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

آدری هپبورن 25 ساله و مل فرر 37 ساله در یک مهمانی کوکتل پارتی به میزبانی گریگوری پک یکدیگر را اول بار ملاقات و هشت ماه بعد باهم درسال 1954 ازدواج کردند.این زوج هنری در فیلم جنگ و صلح، نیز بطور مشترک در صحنه ظاهر شدند. و بالاخره پس از اشتراک درزندگی و فیلم شادمانه در عکس زیرمیبینیم چه شاد و مفرح میتوان در هرچیزی شریک گردید. هروقت این عکس را در گالری تصاویرم میبینم بی اختیار یاد کانگورو کوچولوهای معصومی می افتم که درون کیسه شکمی مادرشان جا خوش کرده اند... حیف که مل فرر قدر این کوچولوی معصوم افسانه ای را ندانست و پیوندشان پس از 15 سال از هم گسست...



در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۳/۱۰/۷ عصر ۰۴:۵۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : BATMAN, Classic, اسکورپان شیردل, زرد ابری, برو بیکر, سناتور, زینال بندری, برت گوردون, Joe Bradley, مگی گربه, هانا اشمیت, پرشیا, سروان رنو, فیلیپ ژربیه, Kathy Day, L.B.Jefferies, کنتس پابرهنه, محمد, سارا, جروشا, حمید هامون, Jacques Clouseau, ژان والژان, واتسون, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, ژنرال, آدمیرال گلوبال, مکس دی وینتر, آلبرت کمپیون
کاپیتان اسکای آفلاین
کاپیتان
*

ارسال ها: 357
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳۱
اعتبار: 49


تشکرها : 1957
( 4239 تشکر در 288 ارسال )
شماره ارسال: #45
بانوی زیبای من!

این هم از "بانوی زیبای من!"

سروده‌ای برای زیباترین و دوست داشتنی‌ترین بازیگری که می شناسم.

دلبران را رَخت نو آید به کار

تا شود دیدارشان چون نوبهار

دلبر من رخت ها آراسته است

رخت ها را، روی او پیراسته ست

کهنه پیراهن بَرو بُستان شود

کُت در آغوشش چو سَرمستان شود

دلبر من مُو پریشان می کند

جمله عالم را، پریشان می کند

ناز ابرویش گل و ریحان و باغ

روی گوشش گوشواره چون چراغ

الغرض دلدار من در دلبری

می برد هوش از سر حور و پری

"کاپیتان"


ارادتمند: کاپیتان اسکای
۱۳۹۳/۱۱/۳۰ عصر ۰۹:۳۱
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : پیرمرد, زرد ابری, سرهنگ آلن فاکنر, brnudi, خانم لمپرت, سارا, سروان رنو, پرشیا, هانا اشمیت, اسپونز, BATMAN, جروشا, Classic, Princess Anne, مگی گربه, بلوندی غریبه, L.B.Jefferies, Jacques Clouseau, Kathy Day, ژان والژان, هایدی, محمد, Memento, واتسون, پیر چنگی, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, مکس دی وینتر
مگی گربه آفلاین
مشتری شبهای کافه
*

ارسال ها: 119
تاریخ ثبت نام: ۱۳۸۹/۱۱/۱۹
اعتبار: 47


تشکرها : 8633
( 2272 تشکر در 66 ارسال )
شماره ارسال: #46
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

مجلۀ بیست و چهار ویژه نامه سینمایی همشهری ماه (شماره 83، مهرماه 90) در بخش نوستالژی یک فیلم، صفحات 168 تا 173 خود را به فیلم معما ساختۀ استلی دانن اختصاص داده بود و در حاشیۀ آن نیز مرور کوتاهی بر فیلم های مطرح آدری هپبورن شده که خواندنش خالی از لطف نیست:

هفت فیلم شاخص آدری هپبورن

1. تعطیلات رمی (فیلمی از ویلیام وایلر، 1953):

نقش پرنسسِ آفتاب مهتاب ندیدۀ این فیلم را قرار بود الیزابت تیلور بازی کند. اما تقدیر به گونه ای رقم خورد که هپبورن همبازی گریگوری پک در این کمدی-رمانتیک پر فروش شد و جایزۀ اسکار را هم به خاطرش به خانه ببرد. هپبورن در تست های اولیه نظر وایلر را جلب نکرد اما فیلمبردار که شیفتۀ هنرنمایی او شده بود، بعد از کاتِ وایلر به فیلمبرداری ادامه داد و نظر وایلر بعد از تماشای همین نماهای ناخواسته نسبت به بازی هپبورن تغییر کرد.

2. سابرینا (فیلمی از بیلی وایلدر، 1954):

قطعاً اگر خویشتن داری هپبورن نبود، سابرینا فیلمی به این خوبی از کار در نمی آمد. همفری بوگارت که می دانست انتخاب اول بیلی وایلدر، کری گرانت بوده، دل خوشی از این فیلم نداشت و دائماً به ایده های وایلدر و بقیه ایراد می گرفت و هپبورنِ جوان و کم تجربه را به خاطر برداشت های مجددش تحقیر می کرد. اما هپبورن بی توجه به گلایه های بوگارت، یکی از بهترین بازی هایش را در نقش دختر شوفر خانوادۀ لارابی که گرفتار یک عشق غیرعادی شده، به یادگار گذاشت.

3. داستان راهبه (فیلمی از فرد زینه مان، 1959):

زینه مان در ابتدای کار با اینگرید برگمن برای بازی در نقش خواهر لوک مذاکره کرد؛ اما برگمن که فکر می کرد کمی برای این نقش پیر شده، هپبورن را به عنوان یک گزینۀ ایده آل به زینه مان معرفی کرد. برگمن بهتر از هر کسی می دانست که صورت مهربان و صدای مادرانۀ هپبورن می تواند سرگذشت غم انگیز راهبۀ دلسوز این فیلم را کاملاً باورپذیر از کار دربیاورد. داستان راهبه یکی از فیلم های محبوب خود هپبورن هم بود که فروش نسبتاً بالایی داشت.

4. صبحانه در تیفانی (فیلمی از بلیک ادواردز، 1961):

هپبورن در کنار دوستان وفادارش، دشمنان کینه توزی هم داشت. ترومن کاپوتی که صبحانه در تیفانی با اقتباس از داستان بلندی به قلم او ساخته شد، یکی از این بدخواهان بود که دل خوشی از بازی هپبورن در نقش هالی گولایتی نداشت. کاپوتی دوست داشت مرلین مونرو این نقش را بازی کند اما هپبورن که استعداد زیادی در اثبات توانایی های خودش در هالیوود بی رحم داشت، چنان حضور تأثیرگذاری از خودش نشان داد که تمام مخالفانش را به سکوت واداشت.

5. معما (فیلمی از استنلی دانن، 1963):

زوج کری گرانتِ 59 ساله و هپبورنِ 34 ساله در آخرین سالهای رواج ستاره سالاری سینمای کلاسیک، معما را به فیلمی تبدیل کرد که همزمان به مؤلفه های فیلم های معمایی و کمدی های رمانتیک وفادار بود. معما علاوه بر اینکه به لطف فیلمنامۀ منسجم و هوشمندانۀ پیتر استون دائماً به مخاطب خود رودست می زند، با انتخاب یک زن به عنوان شخصیت محوری روایت جدیدی را در قالب یک داستان معمایی-کمدی امتحان می کند و دانن با قرار دادن هپبورن به نقش زنی با روحیۀ شکننده و اخلاقی حساس در دل یک داستان معمایی، لحن باطراوتی به فیلمش اضافه می کند که هنوز هم جذابیت خودش را حفظ کرده است.

6. بانوی زیبای من (فیلمی از جرج کیوکر، 1964):

هپبورن قبل از بانوی زیبای من در موزیکال هایی مثل چهرۀ نمکین هم بازی کرده بود؛ اما در بانوی زیبای من به خاطر ویژگی های شخصیتی الیزا دولیتل و نوع حرف زدن او، تجربۀ دشوارتری را پشت سر گذاشت و یکی از آخرین موزیکال های دوران کلاسیک را به فیلمی خاطره انگیز تبدیل کرد. بانوی زیبای من برندۀ هشت اسکار شد که البته هپبورن هیچ کدام از آنها را برنده نشد؛ به همین دلیل رکس هریسون اسکار خود را به او تقدیم کرد.

7. تا تاریکی صبر کن (فیلمی از ترنس یانگ، 1967):

هپبورن در 38 سالگی و در حالی که یکی از پر افتخارترین بازیگران دورن خود محسوب می شد، در این درام جنایی نقش یک زن نابینا را به شکل همدردی برانگیزی بازی کرد. تا تاریکی صبر کن را همسر هپبورن، مل فرر تهیه کرده بود و به همین دلیل پروژه ای شخصی برای آن دو محسوب می شد. هپبورن که به موقعیت دلخواه خود در سینما رسیده بود، عجله ای برای دیده شدن نداشت و تا دقیقۀ 21 این فیلم بر پرده ظاهر نشد.


از دیگر فیلم های آدری هپبورن: جنگ و صلح (1956)، عشق در بعد از ظهر (1957)، چهرۀ نمکین (1957)، خانه های سبز (1959)، نابخشوده (1960)، ساعت کودکان (1961)، وقتی پاریس می سوزد (1964)، چگونه می توان یک میلیون دلار دزدید؟ (1966)، دو همسفر (1967)، رابین و ماریان (1976)، پیوند خونی (1979)، آنها همه خندیدند (1981) و همیشه (1989).


تنها سلاح من در این دنیای به شدت مسلح، دیوانگی است - جبران خلیل جبران
۱۳۹۳/۱۲/۷ عصر ۰۲:۴۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : برو بیکر, Classic, زرد ابری, BATMAN, کنتس پابرهنه, اکتورز, سروان رنو, L.B.Jefferies, خانم لمپرت, حمید هامون, پیرمرد, هانا اشمیت, Jacques Clouseau, پرشیا, Kurt Steiner, کاپیتان اسکای, سارا, Kathy Day, جروشا, ژان والژان, هایدی, محمد, Memento, واتسون, جیم استارک, ریچارد, مکس دی وینتر
Jacques Clouseau آفلاین
بازرس کلوزو
***

ارسال ها: 94
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۱/۶/۱۴
اعتبار: 10


تشکرها : 440
( 1045 تشکر در 49 ارسال )
شماره ارسال: #47
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

تولدت مبارک دوست داشتنی ترین بانوی تاریخ سینما

جا داره یادی هم از بانو مهین کسمایی کنیم که صداشون به چهره معصوم و جذاب آدری عزیز حسابی میومد.

اینم عکسی هست که آدری هپبورن رو در کنار نخستین همسرش مل فرر و پسر کوچولوشون یعنی شان نشون میده


من به همه مظنونم و در عین حال به هیچکس مظنون نیستم
۱۳۹۴/۲/۱۴ عصر ۰۷:۲۱
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Princess Anne, پرشیا, خانم لمپرت, سروان رنو, کاپیتان اسکای, BATMAN, حمید هامون, Kathy Day, زرد ابری, ژان والژان, هایدی, مگی گربه, محمد, Memento, واتسون, Classic, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, مکس دی وینتر
Princess Anne آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 9
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۳/۱۱/۱۴
اعتبار: 14


تشکرها : 1053
( 289 تشکر در 8 ارسال )
شماره ارسال: #48
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

ا

(( به مناسبت سالروز تولد فرشته دوستداشتنی سینمای کلاسیک ))

آدری هپبورن ، ستاره ای که سبک خاص خود را به وجود آورد ، او نماد سبک شیک اروپایی بود ، دنیا عاشقش شد و او تا امروز مارا محسور خود کرده است.

 

آدری یک ستاره هالیوودی معمولی نبود. خیلی بیشتر از سایر هنرپیشه های هالیوودی ، زندگی را میشناخت.

آنچه که به دنیا معرفی کرد ، متفاوت و جذاب بود.

دختری شوخ طبع،سرزنده ولی در عین حال آنچنان جدی بود که شاید بتوان گفت سایر هنرپیشه ها در برابرش مبتذل دیده می شدند.

ستاره ای که تجربه زندگی در جنگ به او نوعی قدرت و بینشی خاص  داده بود.

ادری در کنار پوستر نمایش ژی ژی ، اولین اجرایش در تئاتر برادوی

 ادری و مادرش

ادری در حال دادن تست بازیگری برای فیلم تعطیلات رومی

( ادری آنقدر عصبی و مضطرب بود که ویلیام وایلر در فاصله بین برداشت ها وانمود کرد که دوربین خاموش است)

ترانه زیبا و فراموش نشدنی moon river با صدای ادری هپبورن

بیلی وایلدر : آدری به خاطر خصوصیاتی محبوب بود که حالا دیگر اثری از آنها باقی نیست ،به خاطر شکوه، وقار و شخصیت


Nothing is impossible, the word itself says ‘I’m possible’
۱۳۹۴/۲/۱۴ عصر ۱۱:۳۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : هانا اشمیت, زینال بندری, پرشیا, خانم لمپرت, سروان رنو, Jacques Clouseau, زاپاتا, BATMAN, Memento, سناتور, برت گوردون, کاپیتان اسکای, Classic, سارا, حمید هامون, Kathy Day, زرد ابری, جروشا, ژان والژان, هایدی, مگی گربه, محمد, کنتس پابرهنه, واتسون, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, مکس دی وینتر
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #49
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

هشتاد و ششمین سالروز تولد آدری نازنین هم مثل برق و باد گذشت بسیاری از سایتهای خارجی مطالب جالب کمتر خوانده و دانسته شده ای درباره این آیکون دنیای سینما و مد و همچنین فرشته بشردوست و نماینده فعال یونیسف منتشر کردند که ماضمن ذکر هشتاد بار خدابیامرزی از ته دل برای او با هم شش تای آنها را مرور خواهیم نمود:

1- اولین نقش او در یک فیلم مستند آموزشی

آدری هجده ساله در سال 1948 در فیلم هلند در هفت جلسه  که در imdb بعنوان یک مستند کمدی آموزشی طبقه بندی شده است. در این مستند از زبان و نگاه یک فیلم بردار طی یک هفته اقامتش مناطق مهم این سرزمین ازطریق هوایی به نمایش گذاشته شده و ما شاهد اولین حضور آدری هپبورن در نقش یک مهماندار شاداب هواپیمایی هستیم.

2- نقش آفرینی ستاره نوظهور مقابل گریگوری پک کبیر

زمانی که هپبورن که هنرپیشه ناشناسی بود ، برای بازی درنقش پرنسس آن درفیلم تعطیلات رُمی انتخاب شد تا مقابل گریگوری پک ستاره هالیوودی بازی کند، قرار شد برای احترام به پک نام آدری هپبورن با فونتی ریزتر زیر نام پک با فونت درشت و یادرآخر به عنوان معرفی چهره تازه وارد در تیتراژ ابتدایی قرار گیرد اما گریگوری پک اصرار کرد :"اینکار را نکنید او بزودی یک ستاره بزرگ خواهد شد و این عمل مرا درمقابل بینندگان به یک احمق تمام عیار مبدل خواهد کرد. " خواهش پک اجابت شد و نام آدری بلافاصله پس از نام او و با همان فونت در ابتدای تیتراژ نقش بست والبته پیش بینی پک هم درست ازآب درآمد و آدری از راه نرسیده اسکار بهترین هنرپیشه زن سال را ربود.

3- حراج لباس زیبا و آیکون فرازمانی مد

در حراج سال 2006 کریستی لباس ساده مشکی ژیوونشی که آدری هپبورن در «صبحانه درتیفانی» پوشیده بود نزدیک به یک میلیون دلار بفروش رسید که در زمان خود رکوردی برجای گذاشت.البته این رکورد درهمان سال توسط لباس سفیدی که مریلین مونرو در ایستگاه مترو در فیلم خارش هفت ساله پوشیده بود شکسته شد.لباس سفید رقصان در باد را 5/6 میلیون دلار خریدند.

4- "تولدت مبارک جناب رییس جمهور کندی"

فقط مریلین مونرو نبود که آهنگ تولدت مبارک برای کندی آنهم با لوندی خاص خود سرداد. آدری هپبورن یکسال پس از او یعنی در1963 در آخرین مراسم تولد خصوصی کندی برای وی آهنگ تولدت مبارک را با آوای مخملینش به استناد بیانات شاهدین جشن باسادگی و وقارخاص خودش اجرا نمود.

5- دو فوق ستاره با یک عشق مشترک

عشق و رابطه مریلین مونروی فقید به رییس جمهور متاهل وقت یعنی کندی برهیچکس پوشیده نیست رابطه ای شوم که چه بسا منجر به مرگ مریلین گردید. اما بخت و اقبال کندی عجب بلند بود که در گذری از زمان آدری هپبورن نیز رابطه ای باوی آغاز نمود که خدارا شکر هرگز جدی نشد یا به رسوایی نینجامید چرا که بسیار کوتاه و بیشتر صمیمانه و زمانی بود که کندی یک سناتور جوان مجرد بود.

6- لاله سفید " آدری "

آدری که درنوجوانی دراوان جنگ جهانی از فرط گشنگی پیاز لاله های هلندی را تناول می کرد ، چندصباح بعد درسال 1990 یک لاله هیبریدی بسیار کمیاب سفید به نامش نامگذاری شد... به پاس خدمات شایان و بشردوستانه آدری هپبورن درهیبت سفیر یونیسف دراقصی نقاط محروم جهان، طی مراسمی باحضور خودش و خویشاوندانش این لاله کمیاب و بسیار قیمتی نامگذاری شد و همانجا آدری سخاوتمند اولین لاله خودش را به خاله جان مسن دوست داشتنی اش جاکلین تقدیم نمود.

---------------------------------------------------

این هم لاله های زیبای آدری از طرف ویراستارکافه تقدیم به شما عزیزان


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۴/۲/۱۶ صبح ۰۹:۴۹
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : شیخ حسن جوری, Princess Anne, برت گوردون, اسکورپان شیردل, کاپیتان اسکای, BATMAN, سروان رنو, Classic, اسکارلت اُهارا, rahgozar_bineshan, سارا, حمید هامون, Kathy Day, زرد ابری, پیرمرد, جروشا, ژان والژان, هایدی, پرشیا, مگی گربه, محمد, کنتس پابرهنه, L.B.Jefferies, واتسون, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, ژنرال, مکس دی وینتر, سناتور
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #50
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

ثبت است بر جریده عالم دوام ما ...

چه کسی فکر می کرد دخترِ این آقاپسری که بغل مامان عزیزش جا خوش کرده درآینده دردنیای مد پا جای پای مامان بزرگش بگذاره؟!

آدری هپبورن با اولین حضورهالیوودیش در فیلم تعطیلات رُمی  چنان درخشید که نه فقط برنده اسکار بهترین بازیگر زن شد بلکه چهره منحصر بفردی از نشاط دخترانه را به نمایش گذاشت، چنانچه مجله معروف وُگ در آن زمان نوشت: " او یک دختر خارق العاده امروزی است... این دوشیزه نازک اندام با ابروهای کمانی و سروگردنی بسان ملکه نفرتی تی،محبوبیتی جهانی یافته است"...

برای فیلم سابرینا آدری طراحی های کلاسیک لباس ادیت هد طراح مشهور پارامونت را نپسندید. او طالب نگاهی تازه با برشهایی ساده در لباس بود و سفارش یک گنجه پر از لباس را به اسطوره مد پاریس هیوبرت  ژیونشی برای فیلم سابرینا داد. خواسته انجام شد و آدری هپبورن با سابرینا خود را به عنوان مظهر زیبایی زنانه به رخ دنیا کشید. ولی اسم ژیونشی در عنوان بندی مطرح نشد که مایه دلخوری وی گردید. هرچند آدری از وی دلجویی نمود وکمپانی قول داد درفیلمهای بعدی جبران مافات نماید.

اما ورود آدری به دنیای مد عملا با فیلم چهره مضحک Funny Face وتداوم همکاری تنگاتنگ و دوستی وی با هیوبرت ژیونشی بود. ژیونشی همواره این دخترعموی بالرین کاترین هپبورن را به جذابیت وزیبایی او، اما با قابلیتی فراتر از کاترین بخاطر بدن باریک و پاهای کشیده وسرظریفی که هر مدل کلاهی رویش باشکوه هرچه تمامتر قالب میشد می دید و اینگونه شد که آدری  در چهره مضحک در نقش یک مدل پاریسی ظاهر وعملا تبدیل به یک آیکون مد گردید. البته آدری هم از همکاری با ژیونشی راضی ومسرور بود. او اعتقاد داشت لباسهای ژیونشی به وی شخصیت خاصی می بخشد ودر آنها همیشه براحتی خود حقیقی اش را احساس می کند. آدری وگنجینه  لباسهایش الگوی مد میلیونها زن در سراسر جهان نه فقط در عصر خویش بلکه با طیفی فرازمانی بوسعت گذشته-حال-آینده گردیده است و چنین بود که به عنوان یکی از زیباترین زنان قرن بیستم شناخته و رسما نامش درسال 1961 در لیست شیک پوش ترینهای جهان درتالار افتخارات the International Best Dressed List Hall of Fame ثبت گردید.

مجله مد هارپربازار که قدمتی بیش از یک قرن و تیراژی جهانی دارد مثل تمام جراید مشهور مد، بارها عکس آدری هپبورن را آذین روی جلدش نمود. هارپر وجه تمایزی نسبت به سایر مجلات داشت و آن نگاه عمیق و فیلسوفانه ای بود که به مد داشت. حتی گاهی از مد بعنوان ابزاری درجهت اهداف مثبت و بشردوستانه استفاده می کرد. طبیعتا آدری هم از انتشار تصاویرش روی جلد این جریده مشهور و محبوب خرسند بود ولی آیا تصورش را می کرد روزی تصاویر نوه اش هم بر آن نقش بندد؟!

اِما کتلین فرر یک سال پس از مرگ مادربزرگش آدری هپبورن در سال 1994 زاده شد. اوبا اینکه هرگز مادربزرگش را از نزدیک ندید اما با عشق به او و استایل خاصش بزرگ شد. اِما خیلی زود خود را به عنوان یک مدل زیبا به دنیای هنر تحمیل کرد. او همواره تیپ خود را متاثر از سبک پوشش مادربزرگ محبوبش آدری هپبورن می داند و می گوید: " فکر می کنم یک میلیون دخترحتی حاضرند خود را به کشتن دهند تا گنجه ای با لباسهای آدری هپبورنی داشته باشند..."

مجله هارپربازار اول بار در سپتامبر 2014 جلد خود را به نمایش تصویر اِما فرر بیست ساله اختصاص داد با این تیتر و مضمون که چهره مضحک Funny Face باردیگر بر صحنه ظاهر شد...

پس از آن چندبار دیگر نیز عکس اِما فرر تزیین گر جلد هارپر شده است. شاید همانگونه که سالها قبل تصاویر استادانه ی عکاس خبره و شهیر، ریچارد آوِدون از الهه اش آدری هپبورن روی جلد هارپر نقش بست وچشمها را خیره نمود اینک نوه او مایکل آوِدون در ادامه راه پدربزرگ سعی دارد نمایشی از ستاره مد زیبای نوظهور اِما فرر نوه آدری هپبورن را روی جلد هارپر و در ذهن خوانندگان حک نماید تا بلکه پس از ده ها سال بار دیگر جادوی جاودانه هپبورن رگهای خشکیده دنیای هنر را طراوت بخشد.

منابع مورد استفاده:

http://www.thefashionspot.com/buzz-news/...rs-bazaar/

http://silverscreenmodes.com/?p=277

http://blogs.wsj.com/speakeasy/2012/09/0...y-hepburn/

http://www.stylelist.com/view/audrey-hep...formation/


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۴/۳/۵ عصر ۰۴:۴۸
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : برو بیکر, اتان ادواردز, حمید هامون, BATMAN, سناتور, پیرمرد, زینال بندری, Kathy Day, ژان والژان, سروان رنو, Jacques Clouseau, Classic, rahgozar_bineshan, Keyser, Princess Anne, هایدی, سرهنگ آلن فاکنر, پرشیا, جروشا, کاپیتان اسکای, الیزا دولیتل, زاپاتا, زرد ابری, برت گوردون, مگی گربه, محمد, کنتس پابرهنه, L.B.Jefferies, واتسون, جیم استارک, ریچارد, ژنرال, مکس دی وینتر
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #51
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

آدری از نگاه مولوی !

تصویر زیبایی که از آدری هپبورن دوست داشتنی ملاحظه می کنید توسط ریچارد آوِدون عکاس خبره مجله هارپر بازار در اواخر دهه پنجاه میلادی از این فوق ستاره جذاب گرفته شده و اخیرا به عنوان تصویر کمتر دیده شده توسط سایت مجله رونمایی شده است (باتشکر از جناب برت گوردون برای اطلاع رسانی خبر درجعبه پیام)... این عکس آنقدر خیره کننده و باشکوه و حتی بنوعی روحانی و معنوی! است که دوست دارم با اجازه اساتید ادب آن را مزین به یک غزل زیبا از زبان مولوی، تقدیم عزیزانم نمایم:

آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد

امسال در این خرقه زنگار برآمد

آن یار همانست اگر جامه دگر شد

آن جامه بدل کرد و دگربار برآمد

آن باده همانست اگر شیشه بدل شد

بنگر که چه خوش بر سر خمار برآمد

شب رفت حریفان صبوحی به کجایید

کان مشعله از روزن اسرار برآمد

***

آدری چو گل سرخ شکفتست بیایید

عطرش ز دل هارپرِ بازار برآمد*

* بیت آخر البته از حقیر بود که امید است مولوی جان خطای بنده حقیر را به لقای آدری کبیر ببخشاید...


در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۴/۳/۳۰ صبح ۰۶:۳۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ژیگا ورتوف, دکــس, کاپیتان اسکای, برو بیکر, زاپاتا, زرد ابری, هایدی, Papillon, زینال بندری, سرهنگ آلن فاکنر, برت گوردون, BATMAN, Classic, اسکورپان شیردل, Princess Anne, مگی گربه, سروان رنو, L.B.Jefferies, Kathy Day, حمید هامون, محمد, جروشا, لو هارپر, Memento, کنتس پابرهنه, واتسون, اسکارلت اُهارا, جیم استارک, ریچارد, ژنرال, مراد بیگ, مکس دی وینتر
کاپیتان اسکای آفلاین
کاپیتان
*

ارسال ها: 357
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳۱
اعتبار: 49


تشکرها : 1957
( 4239 تشکر در 288 ارسال )
شماره ارسال: #52
آدری هپبورن - شور زندگی

برای آدری که شوریدگی و زیبایی‌های زندگی را بازی می کرد.


ارادتمند: کاپیتان اسکای
۱۳۹۴/۷/۱۴ عصر ۰۴:۱۶
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : L.B.Jefferies, لو هارپر, Memento, خانم لمپرت, حمید هامون, سروان رنو, کنتس پابرهنه, واتسون, اسکارلت اُهارا, Classic, جروشا, جیم استارک, ریچارد, پرنسس آنا, سناتور, مکس دی وینتر
بانو الیزا آفلاین
دوست قدیمی
***

ارسال ها: 106
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۷/۷
اعتبار: 19


تشکرها : 826
( 1106 تشکر در 93 ارسال )
شماره ارسال: #53
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

واقعا سوالی که همیشه از خودم می پرسم اینه که کسی تو این دنیا وجود داره که آدری رو دوست نداشته باشه؟

دختری که تا آخر عمرش همچنان در ذهن علاقمندان در نقش یک دختر جوان معصوم و صاف و ساده و در عین حال پرستیدنی نمود داره و حتی با یک نگاه ساده هم ، اون چهره ی کودکانه اش درست مثل قلب مهربانش دل هر کسی رو می بره.

32

چند وقت قبل گوگل هم در اقدامی جالب به مناسبت تولد آدری عزیز با یک لوگوی مناسبتی ۸۵ امین سال تولد ادری هپیورن را گرامی داشت

21

ادری هپبورن در زمان جنگ جهانی دوم، در هلند بزرگ شد و زندگی‌اش را در اوج تردید و بلاتکلیفی آغاز کرد. مطمئن نبود آیا می‌تواند دوباره پدرش را ببیند، وعده غذایی بعدش‌اش از کجا فراهم خواهد شد و یا اصولا از آفت جنگ، جان سالم به در خواهد برد یا خیر.

تنها مایه تسلای خاطرش، باله بود و همین هنر بود که او را وارد عالم سینما کرد و از او یک ستاره ساخت.

بقیه گفتنی ها رو دوستان گفتند فقط به ذکر چند نکته دیگه اکتفا میکنم:

– اگر چه ادیت هد (طراح لباس مشهور) به خاطر سابرینا اسکار گرفت ولی بسیاری از لباس‌های ادری هپبورن را در این فیلم اوبر دوژیوانشی -طرا لباس فرانسو- طرح زده بود. سابرینا سرآغاز همکاری چهل ساله او و ادری هپبورن بود که در دنیای مد انقلابی به وجود آورد.

ترومن کاپوتی برای ایفای نقش قهرمان‌اش در صبحانه در تیفانی، مریلین مونرو را می‌خواست و هپبورن را قبول نداش و بعد وقتی هپبورن نقش لازا دولیتل را در بانوی زیبای من برعهده گرفت، طرفداران جولی اندروز که همیشه نقش را در برادوی با موفقیت اجرا کرده بود، بسیار خشمگین شدند.

– گریگوری پک در ابتدا نفش شخصیت خبرنگار را در تعطیلات رمی رد کرد، چون نمی‌خواست در مقابل بازیگر زن ناشناسی کار کند. این ویلیان وایلر بود که او را مجاب کرد نقش را قبول کند و بعد وقتی گریگوری پک متوجه شد هپبورن چه بازیگر فوق العاده‌ای اش، مصرانه از استودیو خواست نام هر دویشان را در عنوان‌بندی، در  یک ردیف بیاورند.

– هپبورن موقع فیلمبرداری نابخشوده -تنها فیلم وسترن‌اش- از اسب افتاد و مجروج شد. طی روزهایی که بستری بود، پرستاری می‌آمد و از او مراقبت می‌کرد. بعدها فاش شد که این پرستار همان زنی است که فیلم داستان راهبه بر اساس ماجرای زندگی‌اش ساخته شده است.

ولی این تنها اتفاق پزشکی در زندگی هپبورن نبود، در دوران جنگ نیز وقتی در بیمارستان پدرش کار می‌کرد و به بیمارها می‌رسید، یکی از این بیماران، ترس یانگ، کارگردان آینده سینما بود که بعدها هپبورن تنها در تاریکی را با هدایت او بازی کرد.

– بعد از مرگ‌اش، نامش بر روی یک گونه از گل لاله قرار گرفت.

او اقرار کرده است که در سال‌های سخت جنگ جهانی دوم پیاز گل لاله می‌خورده و سعی کرده طعم علف پخته را با نان امتحان کند.

– هنری منچینی که نویسنده ترانه معروف moon river اجرا شده در فیلم صبحانه در تیفانی است بر این باور است که که هیچ کس به اندازه ادری، این ترانه را درک نکرده بود.

– بر اساس کتاب زندگی‌نامه‌اش «ادری هپیورن: یک چهره صمیمی» او با خودش عهد کرده بود که وزن‌اش هیچ وقت از ۴۵ کیلوگرم تجاوز نکند، به جز در دوران بارداری که در این راه موفق بود!

– او از معدود بازیگرانی است که در طول فعالیت هنری، اسکار، جایزه گرمی، اِمی و تونی را برده است.

32


هرگز فالگیر نبودم
فقط خواستم دستت را بگیرم
۱۳۹۴/۸/۱۲ صبح ۰۹:۴۳
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : واتسون, Princess Anne, Memento, لو هارپر, حمید هامون, BATMAN, L.B.Jefferies, جروشا, سروان رنو, جیم استارک, ریچارد, کاپیتان اسکای, ژنرال, مکس دی وینتر, مموله
آسیموف آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 13
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۸/۱
اعتبار: 5


تشکرها : 4
( 151 تشکر در 13 ارسال )
شماره ارسال: #54
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

در سال 2003 اداره پست ایالات متحده , یک شیت(برگه) از تمبرهای یادگاری به افتخار

او منتشر کرد.

[تصویر: th_hepb.jpg]

۱۳۹۴/۸/۱۲ عصر ۰۹:۲۳
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : L.B.Jefferies, Memento, اسکورپان شیردل, خانم لمپرت, لو هارپر, جروشا, سروان رنو, BATMAN, حمید هامون, جیم استارک, جیمز باند, ریچارد, زرد ابری, کاپیتان اسکای, مکس دی وینتر, مموله, آلبرت کمپیون
خانم لمپرت آفلاین
مدیر بازنشسته
*****

ارسال ها: 394
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۲/۵/۳
اعتبار: 61


تشکرها : 7981
( 8500 تشکر در 282 ارسال )
شماره ارسال: #55
هپبورن-هیچکاک

همه ما به علاقه هیچکاک به بانوان موبلوند واقفیم اما با همه این احوال چه کارگردانی راغب نیست ستاره ای مثل آدری هپبورن در فیلمش نقش آفرینی کند. مخصوصا که هپبورن در دو فیلم سبک هیچکاکی هم بازی کرده و درخشیده بود: معما 1963 به کارگردانی استنلی دانن و تا تاریکی صبر کن 1967 به کارگردانی ترنس یانگ. جالب است که از معما به عنوان بهترین فیلم هیچکاکی یاد می شود که هیچکاک آن را نساخته است!...

البته می گویند هیچکاک و سناریستش ایوان هانتر برای فیلم پرندگان 1963 پیش از گزینش تیپی هدرن در نقش ملانی دانیلز ظریف و دوست داشتنی، ابتدا آدری هپبورن را بسیار مناسب کاراکتر نقش اول فیلم دانسته و از او دعوت به عمل آوردند. اما هپبورن پیشنهاد بازی در فیلم پرندگان را رد کرد. به هرحال گرچه قسمت نشد اسم این دو ستاره در یک فیلم در آسمان نقره ای سینما نقش ببندد، اما رونمایی یک مجله مشهور، آرزوی محال هپبورن-هیچکاک دوستان را برآورده نمود؛ مجله آلفرد هیچکاک! Alfred  Hitchcock's Mystery Magazine

چاپ این نشریه ماهانه در سال 1956 و ابتدا توسط انتشارات HSD آغاز شد و ناشر برای نامگذاری و استفاده از چهره جناب هیچکاک از وی رسما مجوز گرفت. محتویات مجله شامل داستانهای کوتاه پلیسی-جنایی و جدول، پازل و معماهای رمزآلود و کارآگاهی بودند. تعداد کمی از داستانها اقتباسی از سریال آلفرد هیچکاک تقدیم می کند بودند. بقیه را جنایی نویسان متعدد مجله می نگاشتند. هنری اسلرز در این بین برای سریال و مجله مشترکا سناریو و داستان می نوشت. این مجله هرساله جوایز داستانهای رمزآلود جشنواره های متعدد را دریافت می کرد که معتبرترینش جایزه داستان کوتاه جنایی ادگار آمریکا است.

از کلیات مجله بگذریم و با عجله به جزییات موضوع خودمان برگردیم... نسخه آوریل 1965 مجله آلفرد هیچکاک  La revue du suspense و ارتباط آن با فیلم زیبای چگونه می توان یک میلیون دزدید 1966 به کارگردانی ویلیام وایلر.

کامئوی مجله ای جناب هیچکاک در ثانیه هایی از فیلم چگونه می توان یک میلیون دزدید دیده می شود... و این است حضور مهیج H-H کنار هم اما به گونه ای متفاوت در صحنه ای سرشار از تعلیق...

خوب... شاید آدری هم دوست داشت بازی در معیت هیچکاک را تجربه کند...کسی چه می داند....



در مسلخ عشق جز نکو را نکشند ... روبه صفتان زشت خو را نکشند
۱۳۹۵/۷/۱۱ عصر ۰۱:۴۵
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : بانو الیزا, جیمز باند, سروان رنو, ال سید, Classic, پطرکبیر, BATMAN, لوسکا, اسکورپان شیردل, مراد بیگ, پرنسس آنا, زرد ابری, سناتور, کنتس پابرهنه, ژنرال, ریچارد, مکس دی وینتر, مموله
آدری لاووا آفلاین
مشتری دائم کافه
*

ارسال ها: 3
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۶/۲/۸
اعتبار: 6


تشکرها : 505
( 22 تشکر در 3 ارسال )
شماره ارسال: #56
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

سلام به دوستان عزیز

دو روز پیش،تولد بانوی مهربان سینما بود ... آدری هپبورن اگر زنده بود 89 ساله می شد؛هر چند که در یاد و قلب دوستدارانش تا ابد زنده است:heart:


@iran_dubber
۱۳۹۷/۲/۱۶ صبح ۱۰:۲۶
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Classic, سروان رنو, مراد بیگ, اسکارلت اُهارا, پرنسس آنا, بانو الیزا, زرد ابری, کاپیتان اسکای, BATMAN, سناتور, کنتس پابرهنه, ژنرال, ریچارد, مکس دی وینتر, مموله
کاپیتان اسکای آفلاین
کاپیتان
*

ارسال ها: 357
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳۱
اعتبار: 49


تشکرها : 1957
( 4239 تشکر در 288 ارسال )
شماره ارسال: #57
"بانوی زیبای من" و یک درس بزرگ!

... سال‌ها پیش رفتارم را با فراگیران تغییر دادم، درست از همان زمانی که فیلم “بانوی زیبای من” را برای نخستین بار تماشا کردم.

این فیلم، ساختاری مبتنی بر روان شناسی، بسیار گیرا، آموزنده و ارزشمند دارد، دست کم یک جمله‌ی بسیار مهم و ارزشمند دارد که از زبان شخص اول فیلم بازگو شده است، خانم الیزا دولیتل!

(خطر لو رفتن داستان فیلم!)

فیلم داستان دختر گل فروشی است که زبان انگلیسی را بسیار بد بیان می کند و دو استاد زبان شناسی تصمیم می گیرند او را در مدت شش ماه به یک اشراف زاده با رفتار و گفتار نیک، با نزاکت و با ادب تبدیل کنند!

نکته ی مهم، شیوه‌ی برخورد این دو است.

پروفسور هیگینز با او به شکلی بسیار تند و سرد و زننده برخورد می کند و کلنل پیکرینگ بسیار با ادب و با نزاکت!

وقتی از دختر، اختلاف بین یک بانوی محترم با یک دختر گل فروش را می پرسند پاسخ خردمندانه ای می دهد:

-: “فرق یک بانوی محترم با یک دختر گل فروش، در این نیست که اون ها چه رفتاری دارند، بلکه در اینه که چطور با اون ها رفتار می کنن! من برای پروفسور هیگینز همیشه یک دختر گل فروشم چون همیشه با من مثل یک دختر گل فروش رفتار کرده و بعد از اینم خواهد کرد ولی برای کلنل پیکرینگ یک بانوی محترمم چون همیشه با من مثل یک بانو رفتار خواهد کرد.”

**********

این جمله یک سند است، یک اصل در روان شناسی اجتماعی است!

“تو همان هستی که من باور دارم، تو همان هستی که ما باور می کنیم!”

 باورهای ماست که شخصیت افراد پیرامون ما را می سازد.

راستی، باور شما از آدم های پیرامونتان چیست؟

رفتار آن‌ها بازخورد همان باورهای شما از ایشان است! همان تصویری که شما از او ساخته اید!

در فیلم "بانوی زیبای من" روند این برخورد و تاثیرات برخورد شخصیت های اصلی فیلم به خوبی نمودار است.

و اینجاست که باور می کنیم:

"گاهی سینما از صدها کلاس درس آموزنده‌تر است."


ارادتمند: کاپیتان اسکای
۱۳۹۷/۶/۲۷ عصر ۰۱:۱۳
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : ال سید, Classic, زرد ابری, سروان رنو, مراد بیگ, آدمیرال گلوبال, سناتور, kramer, بانو الیزا, آدری لاووا, پرنسس آنا, BATMAN, کنتس پابرهنه, مکس دی وینتر, شارینگهام
کاپیتان اسکای آفلاین
کاپیتان
*

ارسال ها: 357
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۰/۴/۳۱
اعتبار: 49


تشکرها : 1957
( 4239 تشکر در 288 ارسال )
شماره ارسال: #58
"بانوی زیبای من" ساخته ی جرج کیوکر

سکانسی از فیلم بانوی زیبای من (My fair lady) تماشای سکانس


ارادتمند: کاپیتان اسکای
۱۳۹۷/۷/۲۵ صبح ۰۶:۲۹
مشاهده وب سایت کاربر یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : سروان رنو, مراد بیگ, مکس دی وینتر, کنتس پابرهنه, Classic, شارینگهام, سناتور, BATMAN, L.B.Jefferies
آلبرت کمپیون آفلاین
کارآگاه کافه
***

ارسال ها: 266
تاریخ ثبت نام: ۱۳۹۴/۶/۴
اعتبار: 35


تشکرها : 2926
( 3304 تشکر در 231 ارسال )
شماره ارسال: #59
آدری هپبورن، ستاره ای با یک زخم عمیق

آدری هپبورن

ستاره ای با یک زخم عمیق

آدری هپبورن سال 1929 در بلژیک به دنیا آمد.

مادر و پدرش هر دو از خانواده های اشرافی اروپا بودند.

پدرش سیاستمدار بلندپروازی بود. برای همین خیلی زود به آلمان نازی مهاجرت کردند.

حتی مادرش چند مقاله در ستایش فاشیسم هیتلر در روزنامه های آلمان چاپ کرد.

وقتی آدری 6 ساله بود پدر و مادرش از هم طلاق گرفتند. پدر آنها را رها کرد و به انگلیس

رفت تا به حزب فاشیست انگلیس بپیوندد.

این زخمی بود که همیشه با آدری ماند.

حس رها شدن، ناکافی بودن و دوست داشتنی نبودن.

مادر آدری رفتار خشنی داشت. فکر میکرد اگر لاغرتر بود همسرش ترکش نمیکرد و 

حس ناکافی و زشت بودن را به آدری هم منتقل می کرد. این زخم دومی بود که روی زندگی

آدری تاثیر گذاشت.

آدری و مادرش به هلند مهاجرت کردند. آدری عاشق این بود که بالرین شود.

برای همین شروع کرد به یادگیری این رقص.

تا اینکه دوران وحشت فرا رسید. ارتش آلمان نازی در سال 1940 هلند را اشغال

و یکی از سیاه ترین حکومت ها را در آن کشور برقرار کرد. تقریباً تمام فعالیت ها

به زیرزمین منتقل شد.

در دورانی که حتی غذا هم به سختی یافت میشد، رقصیدن در گردهمایی های 

مخفی راه فرار آدری بود برای فراموش کردن آنچه در اطرافش می گذشت.

بعد از پایان جنگ به دنبال رویاهایش رفت و در مدرسه بالری رامبرت لندن ثبت نام کرد.

برای تامین هزینه های زندگیش در شوهای مختلف می رقصید و کم کم زیبایی

و مهارتش در اجرا، چشم تهیه کننده های سینمای اروپا را گرفت.

بین سالهای 1948 تا 1949 در چند فیلم آلمانی و بریتانیایی بازی کرد تا بالاخره قرعه

شانس به نامش افتاد.

برای بازی در نقش اصلی تئاتر جیجی در برادوی نیویورک دعوت شد. این شروع دوران درخشان 

آدری در آمریکا بود.

زیبایی خیره کننده و شخصیت منحصربفرد آدری باعث شد تا خیلی زود اولین نقش اصلیش در

یک فیلم هالیوودی را به دست بیاورد.

اولین بازیگری شد که برای یک نقش هر سه جایزه اسکار، بفتا و گلدن گلوب را می برد.

با بازیگر آمریکایی مل فرر آشنا شد. آنها در فیلم جنگ و صلح با هم همبازی بودند. این شروع

یک داستان عاشقانه بود. و سال 1954 با هم ازدواج کردند. 6 سال بعد اولین پسرش "شان فرر"

را به دنیا آورد.

آدری قلب آمریکایی ها را تسخیر کرده بود. در فیلم ها یکی پس از دیگری می درخشید. اولین

بازیگر تاریخ شد که دستمزد میلیون دلاری گرفت و مدل اصلی برند لباس ژیوانشی بود.

ولی در عمق این ظاهر زیبا و درخشان، یک کودک آسیب پذیر و زخم خورده وجود داشت. آدری

همیشه از اضطراب رنج می برد. احساس ناامنی و ناکافی بودن همیشه همراهش بود.

با وجود اینکه همه دنیا زیباییش را تحسین می کردند، از نظر خودش زیبا نبود. می گفت که با

ظاهرش مشکل دارد. دوست داشت پاهای کوچکتر و موهای بلوند و بینی باریکتر داشته باشد.

و همیشه از کک و مک های پوستش ناراضی بود.

حس زیبا بودن سابجکتیوه، یعنی تلقی خود فرد از body image خودش و الزاماً ربطی به واقعیت

بیرونی ندارد. به همین دلیل است که یک الهه زیبایی مثل آدری هپبورن هم ممکن است

احساس زیبا بودن نداشته باشد.

آدری لاغر بود، یعنی خیلی لاغر بود. 170 سانت قد و 47 کیلو وزن !

گفتیم که آدری اختلال در body image داشت و ریشه هایش را هم با هم مرور کردیم. همین

مساله باعث شده بود تا میل شدیدی به لاغر ماندن داشته باشد.

اطرافیان آدری می گفتند که او عادات غذایی عجیبی داشت و معمولاً خیلی کم غذا میخورد.

گفتیم که آدری با مل فرر ازدواج کرد. فرر دو زن و 4 بچه قبل از آدری داشت و 12 سال از او

بزرگتر بود. شاید یک جورهایی قرار بود جای خالی پدر را برایش پر کند و همین کار را هم می کرد.

مل کنترل شدیدی روی آدری داشت. مل عملاً مدیریت تمام فعالیت های آدری را انجام میداد.

و همان چیزی که در ابتدا آدری را جذب مل کرده بود کم کم باعث شد که از او دور شود. سر آخر

بعد از 14 سال زندگی مشترک از هم جدا شدند.

او یک سال بعد با روانپزشک ایتالیایی، آندره آ دوتی ازدواج کرد.

 آدری خیلی خوشحال بود که همسر یک پزشک شده است. یک سال بعد فرزندشان

لوکا به دنیا آمد. آدری در اوج شهرت تصمیم بزرگی گرفت. به مدت ده سال از تمام

فعالیت های هنری کناره گرفت و تبدیل به یک مادر خانه دار شد.

مشکل از جایی شروع شد که معلوم شد آندره آ با خانم های دیگری هم رابطه دارد و این مساله

ادامه دار بود. انگار دست گذاشته بود روی زخم قدیمی آدری. حس ناکافی بودن، دوست داشتنی 

نبودن و ترس از رها شدن.

در این سالها چند بار سقط جنین داشت که هر بار او را در معرض یک اپیزود افسردگی قرار میداد.

افسردگی مثل یک سایه آدری را در تمام طول عمرش دنبال می کرد و به دنبال استرس های بزرگی

مثل سقط جنین و خیانت همسر و طلاق، علایم عود می کرد.

سال 1982، بعد از 13 سال زندگی مشترک از آندره آ جدا شد. 

آدری از سال 1980 رابطه عاشقانه عمیقی را با رابرت والدرز بازیگر هلندی آغاز کرد و رابرت تا زمان مرگ 

آدری در سال 1993 همراهش بود. آدری همواره می گفت که از سال 1980 تا سال 1989 شادترین

سالهای زندگی او بوده است. او در مصاحبه اش با خبرنگار آمریکایی باربارا والترز گفت: "این سالها برای

من کافی بودند."

آدری هپبورن در سال 1954 همکاری خود با سازمان یونیسف را آغاز کرد و در سال 1992 و حدوداً 4 ماه

قبل از مرگش به کشور سومالی رفت و از چیزهایی که شاهدشان بود بسیار منقلب شد و همواره 

می گفت: "من به یک کابوس پا گذاشتم. من قبلاً قحطی را در اتیوپی و بنگلادش دیده بودم. اما تا بحال

چیزی شبیه به این ندیده بودم. چیزهایی که در کشور سومالی دیدم از تمام تصوراتم بسیار

وحشتناکتر بود !"

آدری پس از بازگشت از کشور سومالی در ماه سپتامبر سال 1992 دچار دردهای شدید شکمی شد و

سرانجام پزشکان تشخیص دادند که آدری هپبورن به بیماری سرطان آپاندیس متاستاتیک مبتلاست.

سرانجام آدری هپبورن در ماه ژانویه سال 1993 در خانه خودش در سوییس هنگام خواب درگذشت و 

مراسم تشییع جنازه او در تاریخ 24 ژانویه سال 1993 و در سوییس برگزار شد.

آدری هپبورن یکی از بزرگترین ستاره های قرن بیستم بود. با وجود دشواری هایی مثل افسردگی، 

اختلال در تصویر ذهنی از بدن و اختلال احتمالی که در عادات غذایی اش وجود داشت، توانست تاثیر بزرگی

بر تاریخ سینما بگذارد. همچنین در سال های آخر عمرش سفیر حسن نیت یونیسف شد و به فعالیت های

انسان دوستانه پرداخت.

روانش شاد

instagram.com/abrakips


تنت به ناز طبیبان نیازمند مباد
۱۴۰۰/۴/۲ عصر ۱۰:۱۰
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : Classic, سروان رنو, مارک واتنی, ایو هرینگتون, کاپیتان اسکای, آدمیرال گلوبال, مموله, کنتس پابرهنه, کوئیک, Dude
Dude آفلاین
مشتری کافه
*

ارسال ها: 119
تاریخ ثبت نام: ۱۴۰۰/۱۰/۲
اعتبار: 20


تشکرها : 739
( 1001 تشکر در 118 ارسال )
شماره ارسال: #60
RE: آدری هپبورن - فرشته معصوم

منظورم این مصاحبه و "من سوپرانو نیستم، من خواننده نیستم " بود چرا باید ادری جواب می داد و اذیت می شد؟ بعید نیست که خود را ضد قهرمان آواز در باران حس کرده باشد، با توجه به زخم هایی که البرت کمپیون اشاره کرده اند.خودم که صدای خودش را بیشتر دوست داشتم. این همه زحمت برای یاد گرفتن لهجه و موسیقی را باید بزرگ می کردند, هرچند مطمئنا برای این نقش  بهترین گزینه جولی اندروز بود که چندین سال در برادوی اجرایش کرده بود و خواننده حرفه ای هم بود و کمی انگلیسی تر هم بود! مثل مری پاپینز، که با غیر خودش قابل تصور نیست و امیلی بلانت در این نقش گواه است. ولی بازیگر را دیگرانی انتخاب کردند که دغدغه سود بردن از سرمایه ای را داشتند که برای گرانترین موزیکال تاریخ تا آن زمان خرج می کردند، و به خطر انداختنش با انتخاب بازیگری گمنام معقول نبوده، و جایگزین کردن صدا هم که قابل درک است، مطمئنا خواست بارونس نبوده. . جولی اندروز هم به نظر می آید  می دانسته که بدست آوردن جایزه اسکار با ایفای این نقش، و بدون نفوذ والت دیسنی برای هنر پیشه ای گمنام، آسان نباید باشد.

در ضمن از بارونس نقل شده که فکر می‌کردم به اندازه دختر سوم حق این کار را دارم، پس قبول کردم. پس بسیار هم شکر گزاری دارد وقتی بدانیم که دختر سوم، الیزابت تیلور بوده! اما تامپسون هم دیگرانی را اگر "Twee & Mimsy-Mumsy" توصیف می کرد باز هم حرفش کمتر بود.
از آفتاب پنهان 2007

البته moon river که برای سالها و نسل ها و برای هپبورن ساخته شده، استثناء است. به نظرم نه غم آلود، نه شاد و نه رمانتیک، برای کسانی که دوست دارند در گذشته و آینده سیر کنند، آمد! که اکثریت مطلقی هستند با احساسات نوستالژیک و حسرت گذشته، و از فرداها هم انتظارات دارند با آرزوهای دور و دراز. جالب است که تهیه کنندگان و هم کارگردان قصد حذف آهنگ را از فیلم داشتند. که هپبورن مجبور شد آن روی خود را نشان دهد و حرف خود را به کرسی هم نشاند.
۱۴۰۲/۱۱/۱۹ صبح ۰۱:۴۴
یافتن تمامی ارسال های این کاربر نقل قول این ارسال در پاسخ
تشکر شده توسط : مارک واتنی, Classic, رابرت, آلبرت کمپیون, کوئیک, سروان رنو
ارسال پاسخ