در این تاپیک ، دیالوگ هایی که شخصیت های فیلم های کلاسیک نگفته اند و یا امکان نداشت که بگویند ، بر اساس خلاقیت و یا روحیه طنز دوستان نوشته می شود. ممکن است دیالوگ های پیشنهادی  طنز  و یا حتی جدی و مناسب تر از دیالوگ اصلی فیلم از کار در بیاید. لطفا هنگام نوشتن دیالوگ ، حتی الامکان از تصاویر مرتبط هم استفاده کنید تا تاپیک جذاب تر شود.

رنو :  ریک ،  تو خوشه چند شدی ؟!

ریک :  خوشه  یک  ... !!

رنو :  چطور همچین چیزی ممکنه ؟!  تو  یک کافه بزرگ داری و هیچ زن و بچه ای هم نداری .

ریک : خب دیگه ، بهشون اطلاعات عوضی دادم !!

دون کارلئونه ( با صدای تو دماغی مارلون براندو ) : اگر پسرم در روز 22 بهمن طوریش بشه ، مثلا صاعقه اونو بزنه ، یا یه وانت ناشناس اونو زیر کنه ، من یکی از افراد این جلسه رو مسئول می دونم .

      مونولوگ درونی استیو مک کویین در زندان کوالالامپور! :

      " - خدایا اینجا کجاس؟ مگه چیکار کردم که نصفه شبی از توی خونه م کشیدنم بیرون، آوردن لختم کردن؟ من فقط جورابام سبز بود ! "

مسافرخانه بیتس با سالها سابقه درخشان در ارائه خدمات به مسافران محترم ، آمادگی خود را جهت پذیرایی از مسافران عزیـــز در تعطیلات نوروز اعلام می دارد.

- کلیه اتاق ها مجهز به سرویس بهداشتی و حمام می باشد

 همچنین به دلیل خشک شدن دریاچه ، از پذیرفتن مسافرانی که دارای خودرو شخصی هستند معذوریم !

مدیر مسئول :  نورمن بیتز

(۱۳۸۸/۱۲/۵ صبح ۱۲:۵۲)IranClassic نوشته شده:  

... با سالها سابقه درخشان ...

.

     بوچ و ساندنس در آستانه ی ورود به دانشگاه "تک جنسیتی" !

   - ساندنس بیا تا دیر نشده در ریم، جون تو بد جاییه !         

      داستین هافمن در فیلم "توتسی":

     - صد بار بهت گفتم به من نگو مادر!

  پانویس: این فیلم جزو آثار کلاسیک نیست. ولی دلم نیومد فاکتور بگیرمش. دیگه دوستان ببخشند.

دولین :  عزیزم ، کارت سوخت رو  آوردی ؟!

آلیشیا:  نترس ، پول دارم ،  بنزین آزاد می زنیم !

در آستانه آغاز طرح برخورد با مزاحمین نوامیس مردم ، بوگی با سالها سابقه درخشان در حمایت از بانوان ،  آمادگی خود را جهت حراست از خواهران عزیز اعلام کرد.

"  تلفن از شما - اسکورت از ما

لطفا جهت مشاهده نمونه کار به فیلم های خواب ابدی - کی لارگو و شاهین مالت مراجعه شود.

آژانس کاراگاهی سام اسپید و شرکاء  "

... بدون تیغ صورت تراشی  Fusion  ، بوسه ای در کار نخواهد بود .. !

( یک تبلیغ هنرمندانه )

هدفمند شدن یارانه ها در هالیوود 

طبق آخرین اخبار موثق  ، شتر هدفمند کردن یارانه ای بالاخره به هالیوود هم رسید و  طرح هدفمند کردن یارانه ها از امروز در این شهر به مرحله اجرا در آمد. بنا بر آخرین گزارش ها ، با شروع این طرح ، بسیار از بازیگران بدلیل گران شدن بنزین مجبور شدند که امروز  با دوچرخه به استودیو های فیلمبرداری بروند. خبرنگار ارسالی کافه کلاسیک توانسته است چند گزارش تصویری ویژه در این مورد برای ما ارسال نماید:

بوگارت و همسرش باکال امروز با دوچرخه سر کار رفتند

گلارک گیبل امروز با دوچرخه درب و داغان دوران بچگی اش به استودیو رفت.

اینگرید برگمن هم که دوچرخه اش را با خودش از سوئد به آمریکا آورده بود بالاخره امروز سوار آن شد.

شان کانری که دست به فرمانش زیاد خوب نیست امروز در خیابان به طور ناشیانه ای دوچرخه می راند .

آدری هپبورن هم امروز شاد و شنگول سوار بر دوچرخه اش دیده شد که تک چرخ می زد !

مرلین مونرو هم امروز دوچرخه و عینک آرتور میلر رو برداشته و داره میره سر فیلمبرداری.

حتی آلفرد هیچکاک  هم ایضا"

و اما بشنوید از جیمز استیوارت مهربان که چون دید گریس کلی دوچرخه ندارد ، او را بر ترک دوچرخه اش به مقصد رسانید.

در همین حال دزد دوچرخه ضمن استقبال از این اقدام خردمندانه , بقیه را به پیروی از این کار فرا خواند.

این هم عکس جدید بوگی سوار بر دوچرخه که از خیابان چهارباغ اصفهان برداشته شده است

تا پشیمان نشده اند ،بریم یارانه های نقدی مون از بانک بگیریم!

هالیوود همچنان در تب و تاب هدفمند شدن رایانه ها ...

برت لنکستر به گری کوپر :  گری جون بدبخت شدیم. مشروب فروشی های های هالیوود اعتصاب کردن .

جرج کیوکر به ادری هیپبورن: ادری جان دست از این قرص های لاغری دکتر مظاهری بردار.کم کم داری محو میشی!

 برای اینکه کمی شما رو از گرونی و نرخ دلار و سایر بدبختی های زندگی دور کنیم بد ندیدیم درباره این موضوعات روزمره با دوستان خودمان در سینمای خاطره انگیز کلاسیک شوخی کنیم. شما هم اگر خواستید با بقیه شون شوخی کنید ادامه بدید.

.

از راست : کلارک گیبل - ویوین لی - ویکتور فلمینگ - دیوید سلزنیک

سلزنیک به گیبل :  این ویکتور چش شده ؟

گیبل : هیچی . همه دار و ندارش بر باد رفته !  همه دلارهاش رو تبدیل به ریال کرده بود و حالا به خاک سیاه نشسته !

کاپولا به براندو :  ببین عزیزم . درسته که نرخ اجناس هر روز بالاتر میره , اما ما که نمی تونیم هر روز دستمزد تو رو بالا و بالاتر ببریم. تاره توی فیلمنامه ی من چیزی در مورد قیمت پنیر  نبوده !

جیمز کامرون به شوارتزنگر :  ببین آرنولد ، درسته که دستمزد ات کمه اما نگران نباش . دولت قول داده تورم رو پایین بیاره .... اِه ... چرا می خندی. جدی می گم ! ... نخند !

.

کافه کلاسیک

هاردی به لورل : صد بار بهت گفتم فقط دلار بخر . باز رفتی ریال خریدی . این هم نتیجه اش . 

سلام 

هرچی توی موضوعات کافه گشتم دیدم این تاپیک از همه به مطلب من نزدیک تره. اگه خیلی هم مرتبط به نظر نرسید, بذاریدش به حساب یه آگهی بازرگانی؛ درست به بی رحمی آگهی های تلویزیون که وسط فیلمی از اینگمار برگمن, تبلیغ پفک موتوری و پوشک چیک چیک مای بی بی روی آنتن می ره.

هیزم شکنی مشغول قطع کردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه . 

وقتی در حال گریه کردن بود، یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می کنی؟

هیزم شکن گفت: تبرم توی رودخونه افتاده.

فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت و از هیزم شکن پرسید:"آیا این تبر توست؟"
هیزم شکن جواب داد: "نه"
فرشته دوباره به زیر آب رفت و این بار با یه تبر نقره ای برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
دوباره، هیزم شکن جواب داد: "نه".
فرشته باز هم به زیر آب رفت و این بار با یه تبر آهنی برگشت و پرسید: آیا این تبر توست؟
جواب داد: آره.
فرشته از صداقت مرد خوشحال شد و هر سه تبر را به اوداد و هیزم شکن خوشحال روانه خونه شد.
روزی دیگر هیزم شکن وقتی داشت با زنش کنار رودخونه راه می رفت زنش افتاد توی همان رودخانه. هیزم شکن داشت گریه می کرد که فرشته باز هم اومد و پرسید که چرا گریه می کنی؟ اوه فرشته، زنم افتاده توی آب.
فرشته رفت زیر آب و با جنیفر لوپز برگشت و پرسید: زنت اینه؟ هیزم شکن داد زد: آره! 
فرشته عصبانی شد. " تو تقلب کردی، این نامردیه "
هیزم شکن جواب داد : اوه، فرشته من منو ببخش. سوء تفاهم شده. می دونی، اگه به جنیفر لوپز "نه" می گفتم تو می رفتی و با کاترین زتاجونز می اومدی.و باز هم اگه به کاترین زتاجونز "نه" میگفتم، تو می رفتی و با زن خودم می اومدی و من هم می گفتم آره. اونوقت تو هر سه تا رو به من می دادی. اما فرشته، من یه آدم فقیرم و توانایی نگهداری سه تا زن رو ندارم، و به همین دلیل بود که این بار گفتم آره.


نکته اخلاقی:
هر وقت مردی دروغ میگه به خاطر یه دلیل شرافتمندانه و مفیده

جامعه اعیان (۱۹۵۶) - High Society
«لوئیس آمسترانگ» در حال یاد دادن ترومپت به «گریس کلی» سر صحنه فیلم جامعه اعیان.

لوئیس آرمسترانگ به گریس کلی: ببین حواست باشه، این یه دکمه اش لقه، یه کم چسب دوقلو ریختم بغلش که موقع فیلمبرداری نیفته، حواست باشه دستت رو این یکی نیاد ها؟!

بتی برانسون: با تیغ ریشتو بزنم؟

تام مور: نه بابا،الان ریش مده،میخوام با ریشم تیغ بزنم!

لارا : نه ژیواگو نه .... من بدون تو جایی نمیرم ...

یوری : ببین عزیزم، هوا به اندازه کافی سرد هست، پس دیگه لفتش نده! تازه به خاطر تو قراره پنجره اتاق رو هم بشکنم. شانس داشته باشم که سرما نخورم.!

الزا : ریک، باور کن من بدون تو می میرم...

ریک : میدونم عزیزم، الان هم قراره با هواپیمای توپولف 154 پرواز کنی!

مامی : خانم ملانی، خدا وکیلی شما اصلا متوجه نشدین که خانم اسکارلت علاقه شدیدی به همسرتون دارن؟؟

ملانی : استغفرالله ! من که یک درصد هم احتمال نمیدم. اگه یه ذره شک به دلم راه بدم، حتما غش میکنم.!!

بلانش : بگو ببینم استنلی، ظاهرم چطوره؟ چهره ام به اندازه کافی شاداب و جوان هست؟

استنلی کوالسکی : ای بابا عجب گرفتاری شدیم! ببین آبجی بلانش، چرا این همه خودتو عذاب میدی؟ مگه تا حلا چیزی راجب بوتاکس صورت نشنیدی؟؟

در پشت صحنه داشتن و نداشتن:

لورن باکال : واقعا که خجالت آوره آقای بوگارت! حسابی نااُمید شدم. یه عمره که واسه مردم قهرمان بازی درمیاری اما یه سوت زدن ساده رو هم بلد نیستی.!

زن همسایه : رِز مری جان قدم نو رسیده مبارک، خدا حفظش کنه... بذار ببینم به کی رفته؟؟

 سی.دبلیو : ببخشید شغل سرکار چیه؟

بانی پارکر : ما بانک میزنیم.

سی.دبلیو : بانک زنی جرمش سنگینه. من میگم بریم تو خط اختلاس؛ چون در این مورد به خصوص زیاد گیر نیستن!

اسکارلت : رت! مگه نشنیدی که طبق پیشگویی نوسترآداموس گفتن سال 2012 قراره دنیا به آخر برسه؟ پس چطور دلت میاد منو ترک کنی؟

رت باتلر : راستشو بخوای عزیزم، برام اصلا مهم نیست...

اسکارلت : حیف که الان وقت ندارم ، حالا هر وقت دنیا به آخر رسید به فکری میکنم.

هملت : خاطرم نیست ... مسئله کدام بود؟ بودن یا نبودن .. و یا نبودن و بودن؟

اُفیلیا : جناب هملت شما را به روح مخوف پدرتان سوگند، دست از این دیوانگی بردارید وگرنه مرا دیدید دیگر ندیدید.

هملت : محبوبم اُفیلیا، بیش از این با این سخنان خاطر مرا مکدر مساز. خودتان نیک میدانید که رودخانه دانمارک چندان هم عمیق نیست و شما هم شناگر قابلی هستید!

مگی : خیالت راحت شد بریک؟! ما کاملا مفلس شدیم... من اون همه خودمو به آب و آتیش زدم تا پول های پدربزرگ رو بالا بکشیم تا توی این گرانی و تحریم، بزنیم به زخم زندگی. ولی بس که تو تیریپ قهر اومدی، همه چی نقش بر آب شد و همه دُلارهای پدربزرگ هم تبدیل به ریال شد.

الیزا دولیتل : روز به خیر پروفسور. حال شما خوب هست؟ یک فنجان چای میل دارید؟ ... مشاهده می فرمایید که بنده چه زیبا سخن میگویم؟

پروفسور هیگنز : بی خیال الیزا. این ریختی که تو حرف می زنی، دیگه خیلی وقته فسیل شده. همون ریختی که قبلا حرف میزدی الان بد جوری مُد شده.

مک مورفی : پرستار راچد دست از این عقده ای بازی بردارید! چرا اجازه نمیدین مسابقه های جام حذفی رو تماشا کنیم؟ بازی های این دوره خیلی مهمه.

پرستار راچد : آقای مک مورفی باید خدمتون عرض کنم که ما با مسابقه فوتبال مشکلی نداریم ولی معتقدیم که مجری برنامه نود میتونه روی بیماران اثر مخرب داشته باشه!

مامی : خانم اسکارلت بیا و یه بار هم که شده حرف گوش کن! با این لباس نرید بیرون، گشت ارشاد همه جا ریخته ها.

کاسبر گاتمن : بچه ها خودتونو خسته نکنید، اصل این مجسمه گیر نمیاد ولی بازار چین از روش زده به جان شما با اصلش مو نمیزنه.

دیگر نگران عارضه های پوستی نباشید: مرکز تخصصی لیزر درمانی پوست با جدیدترین متدها.

آنا : عالیجناب اگه موافق باشید یه سریال توپ درباره شما و خانواده محترمتون بسازیم، اسمشو هم میذاریم "حریم سلطان 2" !

یک و یک و یک...دو و دو و دو....سه و سه و سه...چهار و چهار و چهار...پنج و پنج و پنج........مسابقه محله!!!

آفرین...شما برنده یک دستگاه تخم مرغ آبپزکن از مرغداریهای هالیوودی شدین. مبارکتون باشه.

جیمز باند: با این وضعیت گرونی ماشین من فقط میتونم نصف ماشین بخرم.اونم قسطی!!!

استفاده از کلمه شراب در کتاب ها ممنوع شد ( خبرگزاری مهر )

لینک خبر

( دیالوگ قبلی کازابلانکا ) ریک: من مقداری از مشروب ام رو گذاشتم که امشب با تو بخورم الزا .

( دیالوگ جدید و اصلاح شده ) ریک:  من مقداری از شربت و یمتو  Vimto رو گذاشتم که امشب با تو بخورم الزا

تسیو  (ایب ویگودا )  آخرین بازمانده بازیگران فیلم پدرخوانده درگذشت.

آخرین نگاه هاش به تام هیگان وقتی لو رفت و قرار بود ببرندش ... یادتان هست.

احتمالا موقع مرگ هم همونطور بوده .

تسیو رو به عزرائیل:  نمیشه با خدا صحبت کنی ؟... به خاطر گذشته ها ...

.

و  ... شکوه گذشته ...

شوخی با باراک اوباما و همسرش میشل در زمانی که اوباما بر سر کار بود و در بحران مالی بزرگ 2007 تا 2012 بانک ها را تغییر مالکیت می داد.

اشاره به فیلم بانی و کلاید با بازی وارن بیتی و فی داناوی که بانک می زدند و شعار معروفشان.

- ما بانکها رو ملی می کنیم !

همانطور که Batman عزیز در اینجا به زیبایی نوشته بودند تابستان با گرمای آن فرا رسیده.

راهکارهای زیادی برای مقابله با تموز تابستان وجود دارد که در فیلم های کلاسیک هم دیده اید.

یکی از نمونه های جالب در فیلم خارش هفت ساله بیلی وایلدر است که در همان ابتدا گفته می شود  مردها , زن و بچه هایشان را در چله تابستان به ییلاق می فرستند و خود در شهر می مانند. آقای شرمن در خانه کولر گازی دارد و البته  پز آن را هم می دهد : به نظر من کولر از نان شب هم واجب تره.

البته پز دادن هم دارد و چیزی که برای ما عجیب است این است که  60 سال پیش که خیلی ها در اینجا حتی پنکه هم نداشتند در نیویورک گولر گازی بوده !

و اما اصل نوشته ما اشاره دارد به مرلین مونرو نازنین که از قضا در طبقه بالای آقای شرمن زندگی می کند و کولر ندارد . او به تازگی یک پنکه کوچک خریده و در حالیکه از شدت گرما کلافه شده است و دائما به فروشنده پنکه بد و بیراه می گوید  راهکار ابتکاری خودش را به اقای شرمن اینطور بازگو می کند : من لباس هامو گذاشتم توی یخچال که بعد بپوشم و خنک بشم ! و بعد نتیجه گیری می کند که شاید اگر پنکه کوچک خود را هم در یخدان بگذارد ممکن است بادش خنک تر شود ... .

..

سلفی اهالی مشهور سینما کلاسیک

سلام به دوستان خوب کافه کلاسیک

مدتی بود که فرصت حضور در کافه نداشتم......

اول از همه بابت پست های تک تک دوستان تشکر میکنم.

جملات قصار همفری بوگارت که جناب سروان گذاشتند و سونات پاییزی بانو الیزا عالی بود.

امروز شوخی بامزه ای با دیالوگ معروف بوگارت _ باکال و مادر سینمای ایران، زنده یاد حمیده خیرآبادی دیدم که به یاد تاپیک شوخی با بزرگان سینمای کلاسیک افتادم.

بوگارت: چشمات اذیتت میکنه؟

باکال: نه

بوگارت: ولی پدر منو درآورده!!

خیرآبادی: خبه خبه، زن و شوهر خوب با هم خلوت کردینااا

(پی نوشت: البته اشتباه نشه عکس در واقعیت مربوط به دیالوگ جانانه ی باکال و بوگارت نیست... گویا آلودگی هوا و سرماخوردگی کار دست بانو لورن باکال داده ، طی تماس قبلی با حمیده خیرآبادی و همفری بوگارت هماهنگ کردن "مارتا ویکرز" رو جای خودشون گذاشتن.)

آمدن کرونا به کازابلانکا و  باقی قضایا !

همه به کاباره ریک می رن

با شیوع گسترده کرونا و پخش شدن آن در اروپا , مردمان بسیاری برای فرار از دست این ویروس به آفریقا - که هنوز در آنجا شیوع پیدا نکرده بود - حرکت کردند. اما برخی از آنها نادانسته ناقل بیماری بودند و پس از مدتی در کازابلانکا هم کرونا همه گیر شد .  پلیس همه اماکن عمومی شهر را تعطیل کرد. به جز یکی ؛

کافه ریک !

.

سروان رنو:  ریک ! ما می دونیم که تو و مشتری هات از بس الکل میخورین اصلا کرونا نمی گیرین. برای همین اجازه میدیم کاباره ات باز باشه.

ریک :  عجب ! من فکر می کردم به خاطر رشوه هایی هست که بهت می دم .

.

ریک:  اینهمه کافه تو دنیا هست اونوقت کرونا باید یه راست بیاد تو کافه من !

.

 روزهای خوشِ قبل از کرونا ...
 

.

ریک: بیا عزیزم مشروب بخور ... الکل اش برات خوبه !

.

آخرین اخبار ... اپیدمی جدی است ... 

کرونا به پاریس نزدیک شده است... اهالی پاریس در خانه بمانید !

.

وقتی ترس از جان  بر عشق پیروز می شود ...

الزا به ریک :  گفتم واکسن ها را بذار روی  میز ...  همین الان !

.

و سرانجام ... عشق بر رستگاری پیروز می شود..

ریک:  عزیزم تو باید سوار اون هواپیما بشی و از این شهر بری .. خطر کرونا جدیه .

الزا: وضع من و تو چی میشه ؟

ریک: من میمونم و می جنگم  .  خاطراتِ دنیای خوش قبل از کرونا همیشه با ماست .

.

منبع:  کافه کلاسیک

.